بینا:اااااااااتتتتتتتتتت
بینا:اااااااااتتتتتتتتتت
ات:سلااام بیا بریم کلاس
بینا:اوکی
(پرش زمانی به رفتن به خونه)
ویو ات
داشتیم میرفتیم که ی ماشین مشگی خیلی کمیاب و گرون دیدم شیشرو داد پایین
*بعله بعله کوک بود*
کوک:سوار نمیشی؟
ات:خودم پا دارم!!!
کوک:*ی نگاه وحشتناک*
ات:کی گفته من پا دارم؟ *سوار ماشین میشه*
ات :میشه بینا رو برسونیم؟
کوک:اوکی
بینا:ایول
ویو ات
بینا رو رسوندیم خونه رفت برام ی عالمه انرژی زا خرید
کوک:بیا
ات:مرسی*لپشو بوسید*
ویو کوک
وایییی چقدر لبش نرم بود
*ولی بروی خودش نیاورد😫*
*رسیدین خونه*
ات:مامان بابا کوشن؟
کوک:همشون رفتن امریکا😒
ات:چییییی
کوک ویو
فکرکردم که ناراحته ولی...
ات:یووووووههههووو
*لباساشو عوض کرد و زنگ زد به دوستش تهیونگ*
ات:هلو تایگر
ته:اوووو چیشده منو تایگر صدا میکنی😂
ات:امشب خونمون دعوتی اکیپتم بیار
ته:اوکی
ات:سلااام بیا بریم کلاس
بینا:اوکی
(پرش زمانی به رفتن به خونه)
ویو ات
داشتیم میرفتیم که ی ماشین مشگی خیلی کمیاب و گرون دیدم شیشرو داد پایین
*بعله بعله کوک بود*
کوک:سوار نمیشی؟
ات:خودم پا دارم!!!
کوک:*ی نگاه وحشتناک*
ات:کی گفته من پا دارم؟ *سوار ماشین میشه*
ات :میشه بینا رو برسونیم؟
کوک:اوکی
بینا:ایول
ویو ات
بینا رو رسوندیم خونه رفت برام ی عالمه انرژی زا خرید
کوک:بیا
ات:مرسی*لپشو بوسید*
ویو کوک
وایییی چقدر لبش نرم بود
*ولی بروی خودش نیاورد😫*
*رسیدین خونه*
ات:مامان بابا کوشن؟
کوک:همشون رفتن امریکا😒
ات:چییییی
کوک ویو
فکرکردم که ناراحته ولی...
ات:یووووووههههووو
*لباساشو عوض کرد و زنگ زد به دوستش تهیونگ*
ات:هلو تایگر
ته:اوووو چیشده منو تایگر صدا میکنی😂
ات:امشب خونمون دعوتی اکیپتم بیار
ته:اوکی
۲.۳k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.