عشق متفاوت من ..!))«part4»
-میشه تنهایی حرف بزنیم !؟
+باش حتما !
«همه از اتاق رفتن بیرون»
-خانوم لی فکر نمی کنم اخبار دیده باشید اما اخبار قرار مت همجا بخش شد !
+چیهههه!؟من و شما !؟مردم دیونه شدن (خند مسخره)
«تهیونگ قیافه حدی به خودش گرفت و یکی از ابرو هاش بالا داد »
-چرا آنقدر از همه فاصله داریم !؟
+اره اندازه یه دنیا ! من و شما حتا در حد یه نقطم بهم نمیخوریم !
-حالا نه که من دارم برات میمیرم (آروم)
+چیزی گفتید !
-نه (سرد)
-خب من برم !
+اقا کیم ناراحت شدید !؟
-نه کار دارم میرم خدانگهدار !
«تهیونگ از اتاق ا/ت میزنن بیرون»
+وااا چشه شد !؟
(تهیونگ رفت سمت مکان عکسبرداری که با یکی لز مدل های خانوم معروف بود این عکسبرداری کاپلی برای یه برند ادکلن بود که تهیونگ عاشقش )
-هلوووو!
=اووو اقای کیم خوش اومدید !
-ممنون !
=اقای کیم خانوم پارک همه دارن آماده میشن برای عکسبرداری شما همه برید آماده بشید !
-باش !
(تهیونگ رفت آماده شد )
(بعد عکسبرداری )
پارک مینا :اقای کیم از همکاری با شما خیلی لذت بردم امیدوارم بازم باهم کار کنیم (با عشوه )
«تهیونگ بدون این که سرش از گوشی بیار بیرون گفت»
-هومم !(بیخیال)
پارک مینا :اقای کیم مثل اینکه کار کردن با من بهتون خوش نگذشت !(ناراحتی الکی )
-هومم درست این عکسبرداری خسته کنند ترین عکسبرداری بود که داشتم اما چون امروز واقعا خسته بودم ربطی به شما ندار کار کردن برای من کار کردن نه تفریح مخصوصا وقتی دوربین برای عکس گرفتن از من روشن بشه دیگه خوشگ گذشت یا نگذشتن مهم نیست بعدش تو استراحت باهام صحبت آنچنانی نداشتیم که خوشبگذر !فهمیدید!؟
پارک مینا:ب..بله..بله خیلی منطقی بود …خب من برم !
-هومم !
پارک مینا :مرتیک خودشیفته (آروم)
ادامه دارد…
+باش حتما !
«همه از اتاق رفتن بیرون»
-خانوم لی فکر نمی کنم اخبار دیده باشید اما اخبار قرار مت همجا بخش شد !
+چیهههه!؟من و شما !؟مردم دیونه شدن (خند مسخره)
«تهیونگ قیافه حدی به خودش گرفت و یکی از ابرو هاش بالا داد »
-چرا آنقدر از همه فاصله داریم !؟
+اره اندازه یه دنیا ! من و شما حتا در حد یه نقطم بهم نمیخوریم !
-حالا نه که من دارم برات میمیرم (آروم)
+چیزی گفتید !
-نه (سرد)
-خب من برم !
+اقا کیم ناراحت شدید !؟
-نه کار دارم میرم خدانگهدار !
«تهیونگ از اتاق ا/ت میزنن بیرون»
+وااا چشه شد !؟
(تهیونگ رفت سمت مکان عکسبرداری که با یکی لز مدل های خانوم معروف بود این عکسبرداری کاپلی برای یه برند ادکلن بود که تهیونگ عاشقش )
-هلوووو!
=اووو اقای کیم خوش اومدید !
-ممنون !
=اقای کیم خانوم پارک همه دارن آماده میشن برای عکسبرداری شما همه برید آماده بشید !
-باش !
(تهیونگ رفت آماده شد )
(بعد عکسبرداری )
پارک مینا :اقای کیم از همکاری با شما خیلی لذت بردم امیدوارم بازم باهم کار کنیم (با عشوه )
«تهیونگ بدون این که سرش از گوشی بیار بیرون گفت»
-هومم !(بیخیال)
پارک مینا :اقای کیم مثل اینکه کار کردن با من بهتون خوش نگذشت !(ناراحتی الکی )
-هومم درست این عکسبرداری خسته کنند ترین عکسبرداری بود که داشتم اما چون امروز واقعا خسته بودم ربطی به شما ندار کار کردن برای من کار کردن نه تفریح مخصوصا وقتی دوربین برای عکس گرفتن از من روشن بشه دیگه خوشگ گذشت یا نگذشتن مهم نیست بعدش تو استراحت باهام صحبت آنچنانی نداشتیم که خوشبگذر !فهمیدید!؟
پارک مینا:ب..بله..بله خیلی منطقی بود …خب من برم !
-هومم !
پارک مینا :مرتیک خودشیفته (آروم)
ادامه دارد…
۵.۱k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.