یجی سوار ماشین شدو و کوک و تهیونگم سوار ماشینشون شدن

یجی سوار ماشین شدو و کوک و تهیونگم سوار ماشینشون شدن
ازهم جدا شدید،،،ترس کله وجودت رو گرفته بود،،،چی اگه گیرشون بیارن؟؟؟چی اگه این اخرین باری بوده باشه که کوک رو میبینی؟؟؟





((((((((((یک سال بعد))))))))))



_سلام من کیم یجی هستم،ام روز هم تموم شدو،،،،،کوک برنگشت:)))بعضی موقه ها دیگه برای برگشتش امیدمو از دست میدم،،،اما اون قول داد،،،،قول داد،،،،خورشید همین الانی که من دارم فیلم میگیرم داره غروب میکنه اما هیچ اصری از کوک نیست،،،تو این یه سال،،،برادرم یونگی حالش خوب شد ممانمم خوب شد و من به زندگی قبلیم دوباره برگشتم:))ولی...
ولی جئون جونکوک...نیومد


فیلم رو قط کدردی


_اوفففف لعنتی یه سال شد،،،یه سال،،،بگو که زنده ای بگو که اتفاقی برات نیوفتاد


*صدای در میاد*

_مامیییییی برگشتییییی؟؟؟بگو که برام خوراکی گرفتی...
_مامیییییی(خیلی بلد)
_چرا جواب نمیده؟؟کر شده؟؟

از پله ها میری پایین

_مامانننن با کر ش.......


انتظار داشتی وختی میری پایین با چهره ی خسته ی مامانت که از سره کار برگشته مواجه شی...
اما با چهره ی کسی مواجه شدی که یه ساله منتظرش بودی:))

_ج...ج...جونکوک؟؟
+بله بیبی؟؟:)))
_جونکوککککککککک

پریدی بغلش

_لعنتییییی کجا موندییییییییی....
+خنده)یاااا اروم اروم بابااااا

از پغلش میای پایین

=هی خانوم یه سلامی هم به ما بده
_تهیونگ شیییی

میخاستی بری بغلش که کوک مانع شد

+یااا داری چیکارمیکنیییی،،،تو فقط باید منو بغل کنی،،،حق نداری هیچ پسره دیگه ای رو بغل کنییی
=عیششش زده حاللل
_جونکوک شیییی....منو ته دوست صمیمی هم هستیم خوبببب
+برام مهم نیست بغل بی بغل
_حتی بغل خاهر برادری؟؟؟(منظورش اینکه به عنوان یک برادر و خاهر همو بغل کنن)
+عیشش...باشه

تهیونگ و یجی میپرن بغل هم

+یااااا کافیه کافیههههه
_خنده)
=خنده)
_همممم حالا که بعده مدت ها برگشتید،،،بیایددد باهم فیلم ببینیم
+چی اگه ممانت بیاد؟؟
_اون همیشه دیر میاد،،،بیخیال بابا
=سوو،،،لتس گوووو
_+لتس گوووو


پایانننننننن

گفتم تو پایان شاد میرینمممم
پس ایراد نگیرید میدونم ریدم🤏😔🚶‍♂