گوشی ات زنگ خورددد

گوشی ات زنگ خورددد
_کیه؟
*دوسم
جواب دادم
دوس ات: چطووریییییی
/اهم خانوم جانگ رسیدید بهم؟
*اقای چا؟ اهای عنتر اقای چا پیشت چیکار میکنهه؟ هممم؟
دوس ات: باهمیم
*دعا کن نبینمت
دوس ات: ترسیدمممم وییی
/فکر نمیکنید خیلی مسخره حرف میزنید؟
_اهم اقای چا
/ب بله اق..ا؟
_اشکال نداره راحت باش شرکت که نیسد
/اما پدر بزرگتون گفتن هیچوقت..
_من باید زر بزنم بگی باشه یا اون پیرمردددده....
/بسههه باششش
_باریکلااااا پسر خوووب
/یاااحححح
(دوس ات-)
-خب دیگ چخبر از مامان بابات؟
فردا تولدمههه مامانت زنگ زد گف که بریم فقط اخر شب باس رف
*پس میتونم جین رو بیارم
-باید برگرده داشمو
_چه زود داداش شدم🤲😂
-وایییییی ببخشیددد
/خیله خب دیگ ساعت پنج میبینیم همو(:!
*اوک
-باییب
پایان مکالمه
*میخوام برم خریدددد میای عزیزم؟
(ذهن جین: موقعی که گف عزیزم دلم اب شد وایی اخع تو چرا انقدر کیوت و مامانی ای بچه)
*[دست تکون داد جلو چشمش]
_ها چی اره میام
*😂🤲
_بریم ..دیگه