سناریو فیک
سلام
فیک : وقتی همه بهت حرف میزدن و به روت نمیاوردی و بعد از یک مدت اعضا میفهمن
نامجون : ا.ت چرا بهم نگفتی میتونستم جلوشچنو بگیرم
جین : ا.ت کیبهت حرف زده کی به وردواید بیوتی من حرف زدن
یونگی : کی جرعت کرده به بیبی من حرف بزنه
هوسوک : امید من دیگه چیزی رو تو خودت نریز
جیمین : ا.ت چرا باهام حرف نمیزنم من فقط بهت گفتم چرا اون کارو کردی منظور بدی نداشتم
ا.ت: تقصیر تو نیست ( و شروع کرد به گریه )
تهیونگ : کی به بیبی تایگر من حرف زده
کوک : خیلی کیوت بقلت میکنه و میگه تا بهم نگیولت نمیکنم
این فیک جنبه خیالی دارد و نویسنده قصد هیچگونه توهینی به اعضا را ندارد
فیک : وقتی همه بهت حرف میزدن و به روت نمیاوردی و بعد از یک مدت اعضا میفهمن
نامجون : ا.ت چرا بهم نگفتی میتونستم جلوشچنو بگیرم
جین : ا.ت کیبهت حرف زده کی به وردواید بیوتی من حرف زدن
یونگی : کی جرعت کرده به بیبی من حرف بزنه
هوسوک : امید من دیگه چیزی رو تو خودت نریز
جیمین : ا.ت چرا باهام حرف نمیزنم من فقط بهت گفتم چرا اون کارو کردی منظور بدی نداشتم
ا.ت: تقصیر تو نیست ( و شروع کرد به گریه )
تهیونگ : کی به بیبی تایگر من حرف زده
کوک : خیلی کیوت بقلت میکنه و میگه تا بهم نگیولت نمیکنم
این فیک جنبه خیالی دارد و نویسنده قصد هیچگونه توهینی به اعضا را ندارد
۳.۶k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.