فیک ازت متنفرم پارت ۲
های کیوتی ها😚💕💘💌
حتی با اینکه کامنتتون کم بود ولی خیلی گلبم اکلیلی شد🥲💞
.
.
از زبان ا.ت:
به محض اینکه در زدم..در باز شد..و کسی که درو باز کرد کسی نبود جز پسر عموم..اخخه مگه خدمتکار نمیاد درو باز کنه؟؟!!
(جونگ کوک_ ا.ت+)
_به به ببین کی اینجاست
+واسه تو که اینجا نیستم*سرد*
_سلامت کجا رفته ناسلامتی من-
+یه عوضی به تمام معنایی؟..
_هوفف..ببین ا.ت نمیخواد واسه من شاخ و شونه بکشی من خودم رئیس مافیاما!
+پدر منم اولین و بزرگترینشونو..تو جلوش عددی نیستی!
از زبان جونگ کوک:
دیگه طاقت شنیدن حرفای این توله ببر وحشی رو نداشتم پس هر چه زود ترو براش باز کردم
_اصلا هر چی بیا برو دیگه
از زبان ا.ت:
منم هر چه زود تر با راهنمایی خدمتکار رفتم توی اتاقم..جدا از همه چیز خیلی قشنگ دکوراسیون شده بود..واقعا زیبا بود درست مثل اتاق خودم بود..
که ناگهان دوتا دست منو از پشت گرفت...
جونگکوک بود..میخواست اذیتم کنه؟؟!
از زبان جونگ کوک:
از اینکه اونقدر سرد باهام رفتار میکنه خوشم نمیاد زیادی پرروعه..ولی کلا خوشم میاد با لاس زدنام اذیتش کنم..به هر حال اون تایپ من نیست..
_اتاقتو دوست داری؟
+جونگکوک!!
_چیه خودم برات دادم تزیینش کنن توله ببر
+با من درست حرف بزن و ولم کن!
_نمیخوام بیب
+گفتم منو درست صدا کن*تلاش برای باز کردن دست جونگکوک*
+این اخرین هشداره ها!!!*لگد به د*ی*ک جونگکوک*
از زبان جونگکوک:
به هشدار هاش گوش ندادم و دستامو باز نکردم ولی یهو زد به..جای حساسم و من خود به خود دستام ا.ت رو ول کرد و ر*ا*ن داخلیمو گرفتم و افتادم زمین
_عوضی این چه بلایی بود سرم اوردی؟؟!!*با ناله ی دردناک*
+خوب کردم!در ضمن لقب خودتو رو من نزار!!
از زبان ا.ت:
پرتش کردم بیرون و در رو بستم..
از زبان جونگ کوک:
اون..اون..میدونم چیکارش کنم!!نمیدونسته اتاقش بقل منه؟؟!..امشب دارم براش!!..
خب چطور بود؟ادامه بدم یا نه؟..در ضمن بچه ها اسلاید دوم اتاق جدید ا.ت هست..
بای بای💕💞💘💗💋🍮
حتی با اینکه کامنتتون کم بود ولی خیلی گلبم اکلیلی شد🥲💞
.
.
از زبان ا.ت:
به محض اینکه در زدم..در باز شد..و کسی که درو باز کرد کسی نبود جز پسر عموم..اخخه مگه خدمتکار نمیاد درو باز کنه؟؟!!
(جونگ کوک_ ا.ت+)
_به به ببین کی اینجاست
+واسه تو که اینجا نیستم*سرد*
_سلامت کجا رفته ناسلامتی من-
+یه عوضی به تمام معنایی؟..
_هوفف..ببین ا.ت نمیخواد واسه من شاخ و شونه بکشی من خودم رئیس مافیاما!
+پدر منم اولین و بزرگترینشونو..تو جلوش عددی نیستی!
از زبان جونگ کوک:
دیگه طاقت شنیدن حرفای این توله ببر وحشی رو نداشتم پس هر چه زود ترو براش باز کردم
_اصلا هر چی بیا برو دیگه
از زبان ا.ت:
منم هر چه زود تر با راهنمایی خدمتکار رفتم توی اتاقم..جدا از همه چیز خیلی قشنگ دکوراسیون شده بود..واقعا زیبا بود درست مثل اتاق خودم بود..
که ناگهان دوتا دست منو از پشت گرفت...
جونگکوک بود..میخواست اذیتم کنه؟؟!
از زبان جونگ کوک:
از اینکه اونقدر سرد باهام رفتار میکنه خوشم نمیاد زیادی پرروعه..ولی کلا خوشم میاد با لاس زدنام اذیتش کنم..به هر حال اون تایپ من نیست..
_اتاقتو دوست داری؟
+جونگکوک!!
_چیه خودم برات دادم تزیینش کنن توله ببر
+با من درست حرف بزن و ولم کن!
_نمیخوام بیب
+گفتم منو درست صدا کن*تلاش برای باز کردن دست جونگکوک*
+این اخرین هشداره ها!!!*لگد به د*ی*ک جونگکوک*
از زبان جونگکوک:
به هشدار هاش گوش ندادم و دستامو باز نکردم ولی یهو زد به..جای حساسم و من خود به خود دستام ا.ت رو ول کرد و ر*ا*ن داخلیمو گرفتم و افتادم زمین
_عوضی این چه بلایی بود سرم اوردی؟؟!!*با ناله ی دردناک*
+خوب کردم!در ضمن لقب خودتو رو من نزار!!
از زبان ا.ت:
پرتش کردم بیرون و در رو بستم..
از زبان جونگ کوک:
اون..اون..میدونم چیکارش کنم!!نمیدونسته اتاقش بقل منه؟؟!..امشب دارم براش!!..
خب چطور بود؟ادامه بدم یا نه؟..در ضمن بچه ها اسلاید دوم اتاق جدید ا.ت هست..
بای بای💕💞💘💗💋🍮
۲.۹k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.