پارت 3
~نگران نباش من برم
گوشیو قطع کردم
~ولی قول نمیدم
(ساعت 4)
ات ویو رو مبل نشسته بودم که زنگ در زده شد درو باز کردم که لیدیا پرید بغلم
=آخخ حیوون آروم تر
~ات کیه
=یه جونور کشف نشده
لیدیا. سلام آقای جئون
~سلام این جونور کشف نشدس
=آره
کوک خندش گرف
رفتیم تو اتاق
لیدیا. ات میدونستی سال دیگه درباره چیز چیز بهمون میگن
=هَن؟
لیدیا. نمیدونی ت؟!
(تعریف کردن تمام چیز های مثبت 18)
لیدیا. یهو نری به کسی بگیا
=عوقق حالم به هم خرد
لیدیا. منم اولا این حسو داشتم به کسی نگیا من تو رابطم
=لیدیااااا تو فقط 13 سالتههه
لیدیا. هیسس خیلی یهویی بود خوبب نه نه ازونا فقط بوسه
=زهرمار من اونو فکر کردم
لیدیا. آره دیگه تا بابا سرمواز تنم جدا کنه
=بابات خبر داره
لیدیا. نه بابا
=کی هست
لیدیا. یک سال ازمون بزرگتره همونی که روش کراش داشتم یوجین تو کلاس بقلیه
=عههه چطوری آشنا شدین
لیدیا. یادته یه زنگ نبودم بردم پشت کلاسو اعتراف کردو منم اعتراف کردم و خوب منو بوسید
=عرررر ولی چ زود پیش رفتینااا
لیدیا. گفت وقتی 18 سالم شد میاد خاستگاریم
=ولی لیدیا تو خیلی کوچیکی
لیدیا. سن فقط یه عدده
(شب)
زنگ در زده شد درو باز کردم که آقای کیمو دیدم
&ا ات
=بفرمایید داخل لیدیا دستشویی هستش
&بابات هست
=آره الان بهشون میگم بیان
رفتم اون ور تر
=د.دی
~جون د.دی
=آقای کیم اومده
~به به دوست قدیـ.. چرا عصبی ای
&ات میتونی بری
کوک ویو
ات رفت تو اتاقش منتظر لیدیا
ته اومد تو و درو بست
~چیزی شده عصاب پساب نداری
&ات چرا بهت میگه د.دی؟
~هوی هوی آقای من.حرف د.دی به جز اون چیز معنی دیگه ایم داره
&او آهااا لیدیا کجاست
لیدیا. اومدم بابا
~خیلی شبیهته
&چیکار کنیم یک خونیم دیگه
ته رفت
گوشیو قطع کردم
~ولی قول نمیدم
(ساعت 4)
ات ویو رو مبل نشسته بودم که زنگ در زده شد درو باز کردم که لیدیا پرید بغلم
=آخخ حیوون آروم تر
~ات کیه
=یه جونور کشف نشده
لیدیا. سلام آقای جئون
~سلام این جونور کشف نشدس
=آره
کوک خندش گرف
رفتیم تو اتاق
لیدیا. ات میدونستی سال دیگه درباره چیز چیز بهمون میگن
=هَن؟
لیدیا. نمیدونی ت؟!
(تعریف کردن تمام چیز های مثبت 18)
لیدیا. یهو نری به کسی بگیا
=عوقق حالم به هم خرد
لیدیا. منم اولا این حسو داشتم به کسی نگیا من تو رابطم
=لیدیااااا تو فقط 13 سالتههه
لیدیا. هیسس خیلی یهویی بود خوبب نه نه ازونا فقط بوسه
=زهرمار من اونو فکر کردم
لیدیا. آره دیگه تا بابا سرمواز تنم جدا کنه
=بابات خبر داره
لیدیا. نه بابا
=کی هست
لیدیا. یک سال ازمون بزرگتره همونی که روش کراش داشتم یوجین تو کلاس بقلیه
=عههه چطوری آشنا شدین
لیدیا. یادته یه زنگ نبودم بردم پشت کلاسو اعتراف کردو منم اعتراف کردم و خوب منو بوسید
=عرررر ولی چ زود پیش رفتینااا
لیدیا. گفت وقتی 18 سالم شد میاد خاستگاریم
=ولی لیدیا تو خیلی کوچیکی
لیدیا. سن فقط یه عدده
(شب)
زنگ در زده شد درو باز کردم که آقای کیمو دیدم
&ا ات
=بفرمایید داخل لیدیا دستشویی هستش
&بابات هست
=آره الان بهشون میگم بیان
رفتم اون ور تر
=د.دی
~جون د.دی
=آقای کیم اومده
~به به دوست قدیـ.. چرا عصبی ای
&ات میتونی بری
کوک ویو
ات رفت تو اتاقش منتظر لیدیا
ته اومد تو و درو بست
~چیزی شده عصاب پساب نداری
&ات چرا بهت میگه د.دی؟
~هوی هوی آقای من.حرف د.دی به جز اون چیز معنی دیگه ایم داره
&او آهااا لیدیا کجاست
لیدیا. اومدم بابا
~خیلی شبیهته
&چیکار کنیم یک خونیم دیگه
ته رفت
۷.۹k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.