ایدل شاهکار
ایدل شاهکار
پارت29(پارت اخر)
فردا در کمپانی
ا. ت: ببخشید اما ما رابطمون رو بهم نمیزنیم
مدیر: فکر کردین کی شمارو به اینجا رسوند حالا اومدین اینجا دارین به من میگید از هم جدا نمیشید
جونگ کوک: تلاش خودمون بوده شما هرکاری که میخواید بکنید ما از هم جدا نمیشیم
مدیر که خیلی خوب میدونست با وجود اخراج کردن این دوتا یا دیسبند کردنشون ضرر های خیلی زیادی به کمپانیش میزد دیگه مخالفتی نکرد
مدیر: من الان دخالتی نمیکنم اما خودتون با گذر زمان میبینید که رابطتون اشتباهه
من خبر رو تعیید میکنم بقیش با خودتونه
ا. ت جونگ کوک تعظیم کردن رفتن بیرون
که ا.ت پرید بغل جونگ کوک
همون طور که تو بغلش بود شروع کرد به حرف زدن
ا. ت: خیلی خوشحالم که بالاخره تموم شد
جونگ کوک: منم همین طور
یک ماه بعد در کنسرت
ا.ت: سلاممم خیلی خوشحالم که دوباره دارم میبینمتون....(اسم طرفدارای ا.ت هرچی خواستین بزارین) خیلی دلم براتون تنگ شده بود
موزیک شروع میشد ا. ت جلوی بلند گو وایساد بعد از چند دقیقه از اهنگ میکروفون رو دراورد وقتی رویه استیج راه میرفت اهنگ رو میخوند با.... قلب درست میکرد
یه ربع بعد بعداز تموم شدن اهنگ
ا. ت: امشب براتون یه سوپرایز دارم مطمئنم شما هم خیلی منتظر بودین مارو کنار هم ببینید
ا. ت به پشت صحنه استیج نگاه کرد که جونگ کوک اومد رو استیج صدای جیغ طرفدارا کل کنسرت رو برداشته بود طوری که حتی تو میکروفون داد میزدی چیزی نمیشنیدی
جونگ کوک رفت پیش ا. ت که همو بقل کردن و کاغذ رنگی رویه استیج ریخته شد
ا. ت همون طور که تو بقل جونگ کوک بود اروم تویه گوشش گفت
ا. ت: خیلی دوست دارم بیا دیگه هیچوقت از هم جدا نشیم
ا. ت از بقل جونگ کوک دراومد اروم همو بوسیدن
و این بوسه پایانی برای ما و شروعی برای اونا بود
پارت29(پارت اخر)
فردا در کمپانی
ا. ت: ببخشید اما ما رابطمون رو بهم نمیزنیم
مدیر: فکر کردین کی شمارو به اینجا رسوند حالا اومدین اینجا دارین به من میگید از هم جدا نمیشید
جونگ کوک: تلاش خودمون بوده شما هرکاری که میخواید بکنید ما از هم جدا نمیشیم
مدیر که خیلی خوب میدونست با وجود اخراج کردن این دوتا یا دیسبند کردنشون ضرر های خیلی زیادی به کمپانیش میزد دیگه مخالفتی نکرد
مدیر: من الان دخالتی نمیکنم اما خودتون با گذر زمان میبینید که رابطتون اشتباهه
من خبر رو تعیید میکنم بقیش با خودتونه
ا. ت جونگ کوک تعظیم کردن رفتن بیرون
که ا.ت پرید بغل جونگ کوک
همون طور که تو بغلش بود شروع کرد به حرف زدن
ا. ت: خیلی خوشحالم که بالاخره تموم شد
جونگ کوک: منم همین طور
یک ماه بعد در کنسرت
ا.ت: سلاممم خیلی خوشحالم که دوباره دارم میبینمتون....(اسم طرفدارای ا.ت هرچی خواستین بزارین) خیلی دلم براتون تنگ شده بود
موزیک شروع میشد ا. ت جلوی بلند گو وایساد بعد از چند دقیقه از اهنگ میکروفون رو دراورد وقتی رویه استیج راه میرفت اهنگ رو میخوند با.... قلب درست میکرد
یه ربع بعد بعداز تموم شدن اهنگ
ا. ت: امشب براتون یه سوپرایز دارم مطمئنم شما هم خیلی منتظر بودین مارو کنار هم ببینید
ا. ت به پشت صحنه استیج نگاه کرد که جونگ کوک اومد رو استیج صدای جیغ طرفدارا کل کنسرت رو برداشته بود طوری که حتی تو میکروفون داد میزدی چیزی نمیشنیدی
جونگ کوک رفت پیش ا. ت که همو بقل کردن و کاغذ رنگی رویه استیج ریخته شد
ا. ت همون طور که تو بقل جونگ کوک بود اروم تویه گوشش گفت
ا. ت: خیلی دوست دارم بیا دیگه هیچوقت از هم جدا نشیم
ا. ت از بقل جونگ کوک دراومد اروم همو بوسیدن
و این بوسه پایانی برای ما و شروعی برای اونا بود
۳.۷k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.