( رفیق قدیمی )
( رفیق قدیمی )
"★part 16★"
شوگا : کجا با این عجله خانوم خوشگله برسونمت .
نامجون و جین وجیمین و تهیونگ و کوک : اوووووووووو چه غلطاااااااااااااااا
ا.ت : اها از اینجا تا اتاق می خوای برسونیم ؟ نه ممنون خودم میرم ..... ( پرید پایین از بغل شوگا) بای باییییی
شوگا: هعییی باباا تو زندگیمون تا حالا رو هیچ دختری چشم نداشتم حالا که بالاخره از یکی خوشم اومده لاس زدنام جواب نمیده * پوکر ( 😐 اینجوریه قیافش)
جیمین و کوک : داش غمت نباشه ما برات جلسه ی آموزشی میزاریم تا صب .
هیچی اون شب شوگا و جیمین و کوک تا صبح داشتن لاس زنی یاد میگرفتن .
* صبح *
ا.ت ویو :
با سرو صدای پسرا بیدار شدم . یا علیییی اینا چرا انقدر عر میزنن . فک کنم جین و کوک دارن دوباره سر پنکیک دعوا میکنن .
پا شدم رفتم موهام رو حالت دادم ( اسلاید ۲)
لباسم رو پوشیدم ( اسلاید ۳ )
یه میکاپ لایت هم کردم ( اسلاید ۴ )
از اتاق اومدم بیرون .
شوگا و جیمین و کوک که روی مبل غش کرده بودن از خستگی .
ا.ت : خدافظ همگیییی
جین : یاااااااااا بدون صبحونه کجا میرییی بیا این لقمه ی نوتلا رو الان بخور این سیب هم بگیر تو راه بخور.
ا.ت: اوخیییی مرسییی
لقمه ی گرفتم گذاشتم دهنم رو به نامجون گفتم .
ا.ت : اینا چشونه * با دهن پر *
نامجون : اینا والا دیشب تا صبح داشتن........
جیمین : نهههههه نامجون نگووو.
نامجون : داشتن گیم میزدن .
ا.ت : اوکیییی* حالت مشکوک *
شوگا سرش رو از رو مبل بلند کرد و گفت : کجا میری حالا اینقدر خوشگل کردی .
ا.ت : خوبه خوبه دارم میرم با یونا بیرون .
شوگا: میخوای برسونمت؟
ا.ت : هوم خوابت نمیاد ؟
شوگا : نه پاشون بریم .
شوگا رفت حاظر شد اومد . اووووو چه ددی شده بودددد ( استایل شوگا اسلاید ۵)
ا.ت : اووووو خوشگل کردیییی
شوگا : خوشگل بودم . .. بریم .
( عوض بقیه ی فیک ها که تو ماشین هیچ حرفی بینشون رد و بدل نمیشه اینجا با هم خیلییی حرف زدن تا رسیدن ... غیبت کردن . 😂)
ا.ت : اه اه دختره ی چندششش بعد بگو چی گفت ..
شوگا : چی گفت ؟
ا.ت : اسکللل اومده به دنس من گیر میدهههه
شوگا: ولش کن باباااااا دختره ی عقب افتاده ی ذهنی خودش شبیه سوسک فلج راه میره چه برسه به دنس
ا.ت : والااااا عه عه رسیدیم همینجاست وایسا .
شوگا : همین کافه هس ؟
ا.ت : اره عه اوناهاش یونا بقل پنجره نشسته .
***********************************
خوب بود ؟ دوست داشتید ؟؟
"★part 16★"
شوگا : کجا با این عجله خانوم خوشگله برسونمت .
نامجون و جین وجیمین و تهیونگ و کوک : اوووووووووو چه غلطاااااااااااااااا
ا.ت : اها از اینجا تا اتاق می خوای برسونیم ؟ نه ممنون خودم میرم ..... ( پرید پایین از بغل شوگا) بای باییییی
شوگا: هعییی باباا تو زندگیمون تا حالا رو هیچ دختری چشم نداشتم حالا که بالاخره از یکی خوشم اومده لاس زدنام جواب نمیده * پوکر ( 😐 اینجوریه قیافش)
جیمین و کوک : داش غمت نباشه ما برات جلسه ی آموزشی میزاریم تا صب .
هیچی اون شب شوگا و جیمین و کوک تا صبح داشتن لاس زنی یاد میگرفتن .
* صبح *
ا.ت ویو :
با سرو صدای پسرا بیدار شدم . یا علیییی اینا چرا انقدر عر میزنن . فک کنم جین و کوک دارن دوباره سر پنکیک دعوا میکنن .
پا شدم رفتم موهام رو حالت دادم ( اسلاید ۲)
لباسم رو پوشیدم ( اسلاید ۳ )
یه میکاپ لایت هم کردم ( اسلاید ۴ )
از اتاق اومدم بیرون .
شوگا و جیمین و کوک که روی مبل غش کرده بودن از خستگی .
ا.ت : خدافظ همگیییی
جین : یاااااااااا بدون صبحونه کجا میرییی بیا این لقمه ی نوتلا رو الان بخور این سیب هم بگیر تو راه بخور.
ا.ت: اوخیییی مرسییی
لقمه ی گرفتم گذاشتم دهنم رو به نامجون گفتم .
ا.ت : اینا چشونه * با دهن پر *
نامجون : اینا والا دیشب تا صبح داشتن........
جیمین : نهههههه نامجون نگووو.
نامجون : داشتن گیم میزدن .
ا.ت : اوکیییی* حالت مشکوک *
شوگا سرش رو از رو مبل بلند کرد و گفت : کجا میری حالا اینقدر خوشگل کردی .
ا.ت : خوبه خوبه دارم میرم با یونا بیرون .
شوگا: میخوای برسونمت؟
ا.ت : هوم خوابت نمیاد ؟
شوگا : نه پاشون بریم .
شوگا رفت حاظر شد اومد . اووووو چه ددی شده بودددد ( استایل شوگا اسلاید ۵)
ا.ت : اووووو خوشگل کردیییی
شوگا : خوشگل بودم . .. بریم .
( عوض بقیه ی فیک ها که تو ماشین هیچ حرفی بینشون رد و بدل نمیشه اینجا با هم خیلییی حرف زدن تا رسیدن ... غیبت کردن . 😂)
ا.ت : اه اه دختره ی چندششش بعد بگو چی گفت ..
شوگا : چی گفت ؟
ا.ت : اسکللل اومده به دنس من گیر میدهههه
شوگا: ولش کن باباااااا دختره ی عقب افتاده ی ذهنی خودش شبیه سوسک فلج راه میره چه برسه به دنس
ا.ت : والااااا عه عه رسیدیم همینجاست وایسا .
شوگا : همین کافه هس ؟
ا.ت : اره عه اوناهاش یونا بقل پنجره نشسته .
***********************************
خوب بود ؟ دوست داشتید ؟؟
۳.۴k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.