دیوونه
دیوونه
پ۱۵
سونگمین ویو
نفهمید چطور شد که دید رو میز کافه منتظر جونگینه
بعد از چند مین،پسری رو دید که داره میاد سمت میزش
بله،اون جونگین بود
جونگین ویو
÷سلام هیونگگ
=سلااممم
*جونگین نشست رو صندلی
=چی سفارش میدی؟
÷بابل تی
=قهوه
بعد از یه ربع،سفارش ها رسید
=جونگینا
÷هوم
=میخواستم یه چیزی بهت بگم
÷بگو
=من....من عاشق یه پسر شدم(مینهو از پشت صحنه:گند زدی گند)
پ۱۵
سونگمین ویو
نفهمید چطور شد که دید رو میز کافه منتظر جونگینه
بعد از چند مین،پسری رو دید که داره میاد سمت میزش
بله،اون جونگین بود
جونگین ویو
÷سلام هیونگگ
=سلااممم
*جونگین نشست رو صندلی
=چی سفارش میدی؟
÷بابل تی
=قهوه
بعد از یه ربع،سفارش ها رسید
=جونگینا
÷هوم
=میخواستم یه چیزی بهت بگم
÷بگو
=من....من عاشق یه پسر شدم(مینهو از پشت صحنه:گند زدی گند)
۱.۷k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.