زندگی مخفی پارت هجدهم

&هوسوکا
جیمینا
بدوید بیاید
-چی شده
چی شده یونگی هیونگ
&ببینید من....داشتم.....با.....رزی حرف میزدم که یه دختر که از صداش میشه گفت کمتر از ۱۸ سال بود .............
جیمینا صداش شبیه شبیه لیسا بود
لیسا همون عضو گروه بلک پینک
‌
............................فلش بک به یک سال قبل..........................

-چی شده یونگی
جیمینا میشه بری بیرون برامون پیتزا بخری به حساب من اوکی
&باشه ولی چرا اینقدر پریشونی؟
هیچی نیستش فقط برو که واسه شام دیر نشه
آدرسی که باید بری رو برات فرستادم حتما از اینجا بخر ممنون
&اوکی بای
-بای


-خب بگو چی شده که جیمین رو فرستادی دنبال نخود سیاه
اولا تقصیر منه که خواستم مهمونتون کنم
دوماً باید راجب جیمین باهم حرف بزنیم
-حالا چرا جیمین
اینو که بهت میگم به هیچ کس نمیگی فهمیدی هیچ کس یعنی تنها کسایی که میدونن منو تو هستیم
-اینجوری داری نگرانم میکنی بنال ببینم چی شده
خب
من من....من.......روی ....جی..مین......کراشم
-چیییییی؟؟
آره و من ...من...بایسک...شوالم ....
-چیییی ترررر؟
و بدیش اینه که جیمین و رزی بهترین دوستانم
صد درصد رزی منو میکشهه
-چیییییی ترررررر تررررر ؟؟
عه توهم هی چییی تر تر تر تر
-ببخشید عادت جدیدمه
حالا داری بدون شوخی اینا رو میگی
مگه من با تو شوخی دارم
-ببین خب اول به رز بگو ببین چیکار می‌کنه
اوکی
حالا رزی دونسنگ کجاست؟
-نمیدونم زنگ بزن بهش.....
........................ پایان فلش بک......................