تک پارتی کوک
دارم با اهنگ مینویسم یاح یاح 😔
کوک: بچه ها بدویین دیگه همه منتظرمون هستن
نامی : خب خب اصلا استرس نگیرین بریم؟
همه اعضا : لتسس گوووو
همگی رفتیم رو صحنه و ی اجرای خیلی خفن رو تحویل ارمیا دادیم اون جوری که اونا تشویق می کردن
بیشتر انرژی می گرفتم
خیلی وقته اونا شدن دلیل زندگیم دلیل ادامه دادنم
اونا بهترینن
فرقی نداره چیکار کنن بازم من دوسشون دارم چون اونا خانواده من هستن
وسط اجرای چهارم بودیم که چشمم به ی دختر افتاد اونم ارمی بود و داشت باهامون همخونی میکرد بدجور محوش بودم که هوپی محکم زد به شونم و گفت کجایی
به خودم اومدم و شروع کردم به خوندن
همین جوری گذشت که بعد دوساعت کنسرت تموم شد
و دیدم همه ارمیا دارن میرن ولی بازم واسه کنسرت بعدی میان
چشمم به اون دختر بود که اومد به پشت صحنه
و دقیقا داشت میومد به سمت من
ات: عالی بودی قند عسلم
کوک:میدونم قشنگم من همیشه عالی هستم
درسته اون دختر یکی دیگه از دلیل های زندگی منه
ات: گگگگگ خود شیرین
کوک: کشیدم به هیونگم
جین: یاااااا بچه از من مایه نزار
کوک: چشم هیونگ جانم
جین: افرین
کوک: گگگ
ات با دیدن ما خندش گرفت
ات: خب خب مزه ریختن بسه جئون قرار که یادت نرفته
کوک: هههه من یادم بره
کوک: بزن بریم
ات: یوهوووو
کوک: خب خب با چی بریم؟
ات: ام با موتور
کوک: اون اوکی بزن بریم
ات: یسسسس
و بله ات و کوک رفتن کل اون روز رو عشق حال کردن
تامام
همین جوری اینو نوشتم 😔
حییحیح لایک کن تا از راه دور ماچت منم 💋😔
کوک: بچه ها بدویین دیگه همه منتظرمون هستن
نامی : خب خب اصلا استرس نگیرین بریم؟
همه اعضا : لتسس گوووو
همگی رفتیم رو صحنه و ی اجرای خیلی خفن رو تحویل ارمیا دادیم اون جوری که اونا تشویق می کردن
بیشتر انرژی می گرفتم
خیلی وقته اونا شدن دلیل زندگیم دلیل ادامه دادنم
اونا بهترینن
فرقی نداره چیکار کنن بازم من دوسشون دارم چون اونا خانواده من هستن
وسط اجرای چهارم بودیم که چشمم به ی دختر افتاد اونم ارمی بود و داشت باهامون همخونی میکرد بدجور محوش بودم که هوپی محکم زد به شونم و گفت کجایی
به خودم اومدم و شروع کردم به خوندن
همین جوری گذشت که بعد دوساعت کنسرت تموم شد
و دیدم همه ارمیا دارن میرن ولی بازم واسه کنسرت بعدی میان
چشمم به اون دختر بود که اومد به پشت صحنه
و دقیقا داشت میومد به سمت من
ات: عالی بودی قند عسلم
کوک:میدونم قشنگم من همیشه عالی هستم
درسته اون دختر یکی دیگه از دلیل های زندگی منه
ات: گگگگگ خود شیرین
کوک: کشیدم به هیونگم
جین: یاااااا بچه از من مایه نزار
کوک: چشم هیونگ جانم
جین: افرین
کوک: گگگ
ات با دیدن ما خندش گرفت
ات: خب خب مزه ریختن بسه جئون قرار که یادت نرفته
کوک: هههه من یادم بره
کوک: بزن بریم
ات: یوهوووو
کوک: خب خب با چی بریم؟
ات: ام با موتور
کوک: اون اوکی بزن بریم
ات: یسسسس
و بله ات و کوک رفتن کل اون روز رو عشق حال کردن
تامام
همین جوری اینو نوشتم 😔
حییحیح لایک کن تا از راه دور ماچت منم 💋😔
۷.۰k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.