پارت 7
#پرنسس_من 💕👸
#P7
ویو جونگکوک
از دیروز شب ا/ت توی اتاق بود تصمیم گرفتم تا در اتاقو باز کنم رفتم باز کردم به اتاق نگاه کردم....همه وسایل تکه تکه شده بودن و شیشه ها روی زمین بود و ا/ت کنار تخت زانو هاشو بغل کرده بود و دستش یکم زخمی شده بود...اروم رفتم نشستم روی تخت
+پرنسسم؟
_ ....
+موش زبون پرنسس رو خورده؟
_....
+میدونی چقدر بدم میاد از لجبازی؟
_به ع..ع/نم
+دوباره زر زدی؟
_...
سیگارمو برداشتم میخواستم روشنش کنم که یهو ا/ت مث بچه ها با ذوق بلند شد
_بده من روشنش کنم
از واکنشش خندم گرفت وایی چقدر کیوت بود... با صدای بلند میخندیدم که چشم غره ای بهم رفت
_زهرمار...مسخره
بلند شدم و بهش نزدیک شدم و چسبودندمش به دیوار
+نشنیدم چی گفتی پرنسس؟
و با انگشتم گونه هاش و بعد لباشو لمس کردم...ضربان قلبشو حس میکردم...داشت دیونم میکرد نزدیک گوشش شدم و زمزمه کردم
+دیونم نکن جئون ا/ت
ویو ا/ت
منو چسبوند به دیوار و لبامو با انگشتش لمس کرد..لعنتی چرا قلبم اینقدر تند میزنه وقتی گفت جئون ا/ت ضربان قلبم بیشتر شد و هلش دادم عقب ولی مثل سنگ تکون نمیخورد
_پارک ا/ت هستم جناب جئون
+کاش یکم آدم بودی(بم)
محکم هلش دادم عقب
_فرشته ها آدم نمیشن مستر جئون
+مزه نریز بی مزه
_بیمزه عمته
+زبون دراز (خنده)
با جونگکوک آشتی کردیم و یه لباس راحتی پوشیدم و رفتم پایین روی کاناپه نشستم که در عمارت باز شد....
#P7
ویو جونگکوک
از دیروز شب ا/ت توی اتاق بود تصمیم گرفتم تا در اتاقو باز کنم رفتم باز کردم به اتاق نگاه کردم....همه وسایل تکه تکه شده بودن و شیشه ها روی زمین بود و ا/ت کنار تخت زانو هاشو بغل کرده بود و دستش یکم زخمی شده بود...اروم رفتم نشستم روی تخت
+پرنسسم؟
_ ....
+موش زبون پرنسس رو خورده؟
_....
+میدونی چقدر بدم میاد از لجبازی؟
_به ع..ع/نم
+دوباره زر زدی؟
_...
سیگارمو برداشتم میخواستم روشنش کنم که یهو ا/ت مث بچه ها با ذوق بلند شد
_بده من روشنش کنم
از واکنشش خندم گرفت وایی چقدر کیوت بود... با صدای بلند میخندیدم که چشم غره ای بهم رفت
_زهرمار...مسخره
بلند شدم و بهش نزدیک شدم و چسبودندمش به دیوار
+نشنیدم چی گفتی پرنسس؟
و با انگشتم گونه هاش و بعد لباشو لمس کردم...ضربان قلبشو حس میکردم...داشت دیونم میکرد نزدیک گوشش شدم و زمزمه کردم
+دیونم نکن جئون ا/ت
ویو ا/ت
منو چسبوند به دیوار و لبامو با انگشتش لمس کرد..لعنتی چرا قلبم اینقدر تند میزنه وقتی گفت جئون ا/ت ضربان قلبم بیشتر شد و هلش دادم عقب ولی مثل سنگ تکون نمیخورد
_پارک ا/ت هستم جناب جئون
+کاش یکم آدم بودی(بم)
محکم هلش دادم عقب
_فرشته ها آدم نمیشن مستر جئون
+مزه نریز بی مزه
_بیمزه عمته
+زبون دراز (خنده)
با جونگکوک آشتی کردیم و یه لباس راحتی پوشیدم و رفتم پایین روی کاناپه نشستم که در عمارت باز شد....
۶.۰k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.