part 3
part 3
{مایا ویو}
داشتم به مشتریا میرسیدم که رعیس صدام کرد.
کای :مایا زود بیا
مایا :بله رعیس
کای :قسمت vipرو نگاه کن
اون سه تا مردو میبینی
مایا:خب
کای:باید بری پیش اون پیرمرده و بهش انرژی بدی
مایا :یعنی چی
کای:اونا میخوان قمار کنن ببین کنار اون یکی مرده یه دخترس
مایا:همون که داره دستمالیش میکنه ،توقع داری برم یه پیرمردو دست مالی کنم
کای:پول خوبی گیرت میاد باخودته
وگرنه اخراجی
میا:ب.....ب..ا.شه
کای:آفرین حالا برو پیشش
{کوک ویو}
رفتم دنبال جیمینو به بار رفتیم باید با او سو جونگ پیر قمار کنم سر کل باندم (کوک مافیاس)
رفتم سر میز نشستم تا نشستم جیمینم رفت سمت دخترا تا عشقو حال کنه
کوک: مثلاً میخواست با من بیاد
سو جونگ:جئون چه خبرا بیا زود بازی رو شروع کنیم دلم میخواد ببینم داشتن بزرگترین باند مافیا چه حسی داره
کوک:بیا بخورش
داشتن میزو آماده میکردن که یه دختره اومد کنارم و شروع کرد خودشو چسبوندن بهم
راستشو بگم بدمم نیومد انرژی گرفتم😄
{مایا ویو}
رفتم سمت پیر مرده و کنارش وایسادم یه مرد خوشتیپ جلوش بود فکر کنم خیلی جذاب باشه
سرشو بالا آورد
مایا:ک....و...ک
همینجوری خشکم زده بودو نگاش میکردم
{کوک ویو}
یه دختره اومد سمت سوجونگ و کنارش وایساد
اون مایا بود خیلی خوشگل شده بود دلم برای بدنش تنگ شده
اما اینجا چیکار داره ..
{مایا ویو}
بازی شروع شده بودو همش نگاه سنگینی روی خودم حس میکردم که اون کوک بود
داشتم نگاش میکردم که او پیر مرده دستمو گرفت
سوجونگ:هوی چرا بیکاری؟بیا بمالش
مایا :چ....ی
سو جونگ:نشنیدی
مجبور شدم و دستمو روی دیکش گذاشتم اما نگاهای سنگین کوک بیشتر میشد
بلاخره بازی تموم شدو کوک برد
سریع از اونا دور شدمو رفتم دستشویی حالم از خودم بهم میخورد
{کوک ویو}
باورم نمیشه مایا داشت اون کارو میکرد
بعد اینکه مایا رفت یقه ی سوجونگو گرفتم و همینجور مشت نسارش میکردم بعدش رفتم دنبال مایا
{مایا ویو}
از دستشویی اومدم بیرو نو خوردم به یه چیز بزرگ سرمو بلند کردم و .......
خمارییی 💃💃💃
میبینید چقدر ادمینتون گله
ببینید چقدر نوشتم
{مایا ویو}
داشتم به مشتریا میرسیدم که رعیس صدام کرد.
کای :مایا زود بیا
مایا :بله رعیس
کای :قسمت vipرو نگاه کن
اون سه تا مردو میبینی
مایا:خب
کای:باید بری پیش اون پیرمرده و بهش انرژی بدی
مایا :یعنی چی
کای:اونا میخوان قمار کنن ببین کنار اون یکی مرده یه دخترس
مایا:همون که داره دستمالیش میکنه ،توقع داری برم یه پیرمردو دست مالی کنم
کای:پول خوبی گیرت میاد باخودته
وگرنه اخراجی
میا:ب.....ب..ا.شه
کای:آفرین حالا برو پیشش
{کوک ویو}
رفتم دنبال جیمینو به بار رفتیم باید با او سو جونگ پیر قمار کنم سر کل باندم (کوک مافیاس)
رفتم سر میز نشستم تا نشستم جیمینم رفت سمت دخترا تا عشقو حال کنه
کوک: مثلاً میخواست با من بیاد
سو جونگ:جئون چه خبرا بیا زود بازی رو شروع کنیم دلم میخواد ببینم داشتن بزرگترین باند مافیا چه حسی داره
کوک:بیا بخورش
داشتن میزو آماده میکردن که یه دختره اومد کنارم و شروع کرد خودشو چسبوندن بهم
راستشو بگم بدمم نیومد انرژی گرفتم😄
{مایا ویو}
رفتم سمت پیر مرده و کنارش وایسادم یه مرد خوشتیپ جلوش بود فکر کنم خیلی جذاب باشه
سرشو بالا آورد
مایا:ک....و...ک
همینجوری خشکم زده بودو نگاش میکردم
{کوک ویو}
یه دختره اومد سمت سوجونگ و کنارش وایساد
اون مایا بود خیلی خوشگل شده بود دلم برای بدنش تنگ شده
اما اینجا چیکار داره ..
{مایا ویو}
بازی شروع شده بودو همش نگاه سنگینی روی خودم حس میکردم که اون کوک بود
داشتم نگاش میکردم که او پیر مرده دستمو گرفت
سوجونگ:هوی چرا بیکاری؟بیا بمالش
مایا :چ....ی
سو جونگ:نشنیدی
مجبور شدم و دستمو روی دیکش گذاشتم اما نگاهای سنگین کوک بیشتر میشد
بلاخره بازی تموم شدو کوک برد
سریع از اونا دور شدمو رفتم دستشویی حالم از خودم بهم میخورد
{کوک ویو}
باورم نمیشه مایا داشت اون کارو میکرد
بعد اینکه مایا رفت یقه ی سوجونگو گرفتم و همینجور مشت نسارش میکردم بعدش رفتم دنبال مایا
{مایا ویو}
از دستشویی اومدم بیرو نو خوردم به یه چیز بزرگ سرمو بلند کردم و .......
خمارییی 💃💃💃
میبینید چقدر ادمینتون گله
ببینید چقدر نوشتم
۲.۳k
۰۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.