إن الشهوة شيء غير الحب ..

إن الشهوة شيء غير الحب ..
إنها أقل من الحب بكثير .. فهي رغبة النوع و ليست رغبة الفرد ..

إنها علاقة بين طبيعتين و ليست علاقة بين شخصين .. علاقة بين الذكورة و الأنوثة ..

و الفرد لا يكتشف فيها نفسه و لكنه يكتشف نوعه و ذكورته .. و الحب يحتوي على الشهوة و لكن الشهوة لا تحتوي عليه ..

بالحب لا تكتشف فقط أنك ذكر.و لكن تكتشف أيضاً أنك فلان و أنك اخترت فلانة بالذات و لا يمكن أن تستبدلها بأخرى

إن كلمة أحبك هي أعمق و أجمل كلمة في حياة الرجل لأنها ليست مجرد كلمة و إنما هي نافذة يطل منها على حقيقته و سره

و الحياة الخالية من الحب حياة باردة موحشة سخيفة خالية من الحماس و الطعم و البهجة تنساب فيها الرغبات مضعضعة ميتة من الملل و الضجر و الفراغ

الحياة بلا حب . غربــة
و الشهوة لا تسعفنا ، و لا تطفئ عطشنا و لا تعوضنا عن الحب

إنها وسيلة للهروب فقط نبدد بها نشاطنا و نتخلص منه
إنها مثل الخمر و القمار و المخدرات وسيلة للإغماء و الإعياء و البلادة .

شهوت چیزی غیر از عشق است.
این خیلی کمتر از عشق است. این میل نوع است و نه میل فرد

این یک رابطه بین دو طبیعت است، نه یک رابطه بین دو نفر. رابطه بین مردانگی و زنانگی

و فرد خود را در ان کشف نمی کند، اما او نوع و مردانگی خود را کشف می کند. عشق شامل شهوت است اما شهوت ان را شامل نمی شود.

با عشق، شما نه تنها کشف می کنید که شما یک مرد هستید، بلکه کشف می کنید که شما چنین و چنان هستید، که شما یک دختر را به طور خاص انتخاب کرده اید، و شما نمی توانید او را با دیگری جایگزین کنید.

کلمه دوستت دارم عمیق ترین و زیباترین کلمه در زندگی یک مرد است زیرا این فقط یک کلمه نیست بلکه پنجره ای است که از ان به حقیقت و راز خود نگاه می کند.