اااخخیییی من که غش کردم ...نه نه وایسا ببینم...مینهو کجا
اااخخیییی من که غش کردم ...نه نه وایسا ببینم...مینهو کجا رو نگاه میکنی هان ؟؟؟ هههووییی با تو ام...مینهو: به اون دخت. خوشگله ...بله بله ...نفهمیدم چیشد ...؟؟؟...به دختر خوشگله نگاه میکنی نه؟؟؟ بزنم چشو چالتو با هم خورد کنم الان که شیش روز دیگه تولدته...نه نه ببخشید ..غلط کردم..از همون اول نباید میکردی...دیششششش..شپلق...( یه بادمجون کاشتم) ..نکن خب این کارو الان شیش روز دیگه سوزی برام تولد گرفته ابروم میره ازم پرسید چی شده میگم تو این کارو کردی...سوزی غلط کرده با هفت جد و ابادش که برای تو تولد بگیره اصلا بهش بگو بیاد اینجا همچین بزنمش نتونن با کاردک جمش کنن...دفعه دیگه ببینم اسم اون دختره نچسب و جلو من میاری تو و اون دختر رو با زمین یکسان میکنم...افتاد؟؟؟؟ ..مینهو: بله..( بخشی از کتاب سارا خله یا پنگوئن ها پرواز میکنند با نوشته سارا دیوونه
۱.۲k
۲۶ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.