اوهم پِیِ احساس چه تنها شده بود
اوهم پِیِ احساس چه تنها شده بود
آن لحظه فقط غرق تماشا شده بود
تا حکم خدا سجده ی واجب آمد
ذهنش به خدا پر ز معما شده بود
آن سجده ی واجب شده را با پلکی
چشمک زَدُ،دلداده چه رسوا شده بود
افسوس که از چشم خدا هم افتاد
روزی که فقط عاشق حوّا شده بود
سر شد همه عمرش به عبادت،اما
با موی پریشان شده اغوا شده بود
گویا که نه آن خوشه ی گندم یا سیب
یک عشق،فقط علّت دنیا شده بود
Sign:::M.Khas
آن لحظه فقط غرق تماشا شده بود
تا حکم خدا سجده ی واجب آمد
ذهنش به خدا پر ز معما شده بود
آن سجده ی واجب شده را با پلکی
چشمک زَدُ،دلداده چه رسوا شده بود
افسوس که از چشم خدا هم افتاد
روزی که فقط عاشق حوّا شده بود
سر شد همه عمرش به عبادت،اما
با موی پریشان شده اغوا شده بود
گویا که نه آن خوشه ی گندم یا سیب
یک عشق،فقط علّت دنیا شده بود
Sign:::M.Khas
۱۶۹
۰۳ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.