دیگر جانی برایم نماند ...
دیگر جانی برایم نماند ...
تبدیل شدم به استخوانی که همیشه لبخند بر لبانش بود
دست ها دیگر تکان نخورد و پاها سوخت در آتش
تبدیل شدم به استخوانی که همیشه لبخند بر لبانش بود
دست ها دیگر تکان نخورد و پاها سوخت در آتش
۳۵۵
۰۸ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.