سیل چشمانم باز از فراغت جاریست
سیل چشمانم باز از فراغت جاریست
خسته ام باز بیا جمعه ها تکراریست
در پی قافیه ها چه پریشان ماندم
قافیه در شعرم با حضورت جاریست
به هوایت آقا بغض کرده شعرم
آسمانش انگار نم نمک بارانیست
دل من پر غصه حال شعرم خوش نیست
نفسی مانده فقط جای شکرش باقیست
در فراغت آقا چشم در راهم من
گر چه این جمعه همان جمعه ها تکرارییست...
خسته ام باز بیا جمعه ها تکراریست
در پی قافیه ها چه پریشان ماندم
قافیه در شعرم با حضورت جاریست
به هوایت آقا بغض کرده شعرم
آسمانش انگار نم نمک بارانیست
دل من پر غصه حال شعرم خوش نیست
نفسی مانده فقط جای شکرش باقیست
در فراغت آقا چشم در راهم من
گر چه این جمعه همان جمعه ها تکرارییست...
۵۳۷
۱۷ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.