نامه ی عاشقانه ثریا به استاد شهریار ((بسیار زیبا و پر احس
نامه ی عاشقانه ثریا به استاد شهریار ((بسیار زیبا و پر احساس وجواب شیرین شهریار))
روزی استاد شهریار نامه ای دریافتر می کند که روی پاکت یا داخل آن نشانی از فرستنده اش نبود…
“شهریار
عکست را در مجله ای دیدم خیلی شکسته شده ای، سخت متاثر شدم. گفتم: خدای من این چهره ی دلداده ی من است؟ این همان شهریار است؟ این قیافه ی نجیب و دوست داشتنی دانشجوی چهل سال پیش مدرسه دار الفنون است؟ نه من خواب می بینم. سخت اشک ریختم
و روز بعد استاد پاسخ نامه دوست جوانیش را که پری خطاب می کرد چنین سرود:
“پیر اگر باشم چه غم، عشقم جوان است ای پری/
وین جوانی هم هنوزش عنفوان است ای پری/
هر چه عاشق پیر تر عشقش جوانتر ای عجب/
دل دهد تاوان اگر تن ناتوان است ای پری/
پیل ماه و سال را پهلو نمی کردم تهی/
با غمت پهلو زدم، غم پهلوان است ای پری/
هر کتاب تازه ای کز ناز داری خود بخوان/
من حریفی کهنه ام درسم روان است ای پری/
یاد ایامی که دل ها بود لبریز امید/
آن اوان هم عمر بود این هم اوان است ای پری/
روح سهراب جوان از آسمان ها هم گذشت/
نوشدارویش، هنوز از پی دوان است ای پری
شهریار
روزی استاد شهریار نامه ای دریافتر می کند که روی پاکت یا داخل آن نشانی از فرستنده اش نبود…
“شهریار
عکست را در مجله ای دیدم خیلی شکسته شده ای، سخت متاثر شدم. گفتم: خدای من این چهره ی دلداده ی من است؟ این همان شهریار است؟ این قیافه ی نجیب و دوست داشتنی دانشجوی چهل سال پیش مدرسه دار الفنون است؟ نه من خواب می بینم. سخت اشک ریختم
و روز بعد استاد پاسخ نامه دوست جوانیش را که پری خطاب می کرد چنین سرود:
“پیر اگر باشم چه غم، عشقم جوان است ای پری/
وین جوانی هم هنوزش عنفوان است ای پری/
هر چه عاشق پیر تر عشقش جوانتر ای عجب/
دل دهد تاوان اگر تن ناتوان است ای پری/
پیل ماه و سال را پهلو نمی کردم تهی/
با غمت پهلو زدم، غم پهلوان است ای پری/
هر کتاب تازه ای کز ناز داری خود بخوان/
من حریفی کهنه ام درسم روان است ای پری/
یاد ایامی که دل ها بود لبریز امید/
آن اوان هم عمر بود این هم اوان است ای پری/
روح سهراب جوان از آسمان ها هم گذشت/
نوشدارویش، هنوز از پی دوان است ای پری
شهریار
۹.۳k
۱۷ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.