شنيدند مردي به ايران مي ايد
شنيدند مردي به ايران مي ايد
كه از لهجه اش لحن قران مي ايد
قدم بر زمين مي گذارد تو گويي
در اين خاك خشكيده باران مي ايد
خدا گندم از خاك مي پروراند
كبوتر...كبوتر فراوان مي ايد
بپاشيد و قسمت كنيد و بروبيد
گل و نقل و ايينه ، مهمان مي ايد!
مي ايد و امد و مهمان ما ماند
از آن جمله سبز از ان مي ايد!
و مهمان ما ماند مهمان غربت
شهيدي كه با زخم پنهان مي ايد
نفهميدي اي شعر !اي درد كهنه!
چرا زعفران از خراسان مي ايد؟!
چرا از ميان هزاران پرنده
كبوتر به اينجا فراوان مي ايد؟
كه از لهجه اش لحن قران مي ايد
قدم بر زمين مي گذارد تو گويي
در اين خاك خشكيده باران مي ايد
خدا گندم از خاك مي پروراند
كبوتر...كبوتر فراوان مي ايد
بپاشيد و قسمت كنيد و بروبيد
گل و نقل و ايينه ، مهمان مي ايد!
مي ايد و امد و مهمان ما ماند
از آن جمله سبز از ان مي ايد!
و مهمان ما ماند مهمان غربت
شهيدي كه با زخم پنهان مي ايد
نفهميدي اي شعر !اي درد كهنه!
چرا زعفران از خراسان مي ايد؟!
چرا از ميان هزاران پرنده
كبوتر به اينجا فراوان مي ايد؟
۳۵۰
۰۵ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.