وقتی حرف از رفتن میزنی فقط برو... مابین اینهمه رفتنت و نا
وقتی حرف از رفتن میزنی فقط برو... مابین اینهمه رفتنت و نا امید کردن تمام امید هایم به عقب نگاه کردنت چیست؟!؟!؟ می خواهی به چشم ببینی شکستنم را؟.... بگذار روشنت کنم...! من ! ا اینهمه نگاه کردن هایت ذره ذره آب می شوم... با آن همه! وعده های از سر دلخوشیم که شاید... دلت به رحم بیاید و عزم آمدن کنی امیدوارم می کند.... و هر بار که چهره برمیگیری و ادامه می دهی به رفتنت... من تمام می شوم تمام!!!
۹۷۲
۰۷ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.