مشتی بود
مشتی بود
دمش گرم
وقتی کارت عروسی عشقشو براش اوردن
روز عروسی تیپ زد
رفت آرایشگاه،عطر زد
خوش تیپ خوش تیپ
رفت عروسی
براش رقصید
به داماد شاباش داد
داشت میومد بیرون
یکی صداش زد:داداش جا داری سه نفرو سوار کنی؟
جانم؟!؟
میخواستن تا خونه عروس و داماد و همراهی کنند جا نداشتن
آره جا دارم سوار شین.
افتاد پشت ماشین عروس
هی بوق ای بوق هی بوق...
آدمه دیگه نمیتونه جلو اشکاشو بگیره که
زنی که کنارش نشسته بود گفت چته جوون؟!؟
پسره گفت:شما کیه عروس میشین؟
زنه گفت از امشب مادر شوهر عروسم!
گفت خانوم امشب پشتم شکست.
عشقم رفت
عروس رویاهام رفت
اومد پیش پسر شما...
زنه فقط سکوت کرد...
پسر گفت:خانم تورو جان عزیزت بگو مواظبش باشه
نفهمید کسی قدرت پاکه عشق را
تا که عاشق نشوی نفهمی این حس را
دمش گرم
وقتی کارت عروسی عشقشو براش اوردن
روز عروسی تیپ زد
رفت آرایشگاه،عطر زد
خوش تیپ خوش تیپ
رفت عروسی
براش رقصید
به داماد شاباش داد
داشت میومد بیرون
یکی صداش زد:داداش جا داری سه نفرو سوار کنی؟
جانم؟!؟
میخواستن تا خونه عروس و داماد و همراهی کنند جا نداشتن
آره جا دارم سوار شین.
افتاد پشت ماشین عروس
هی بوق ای بوق هی بوق...
آدمه دیگه نمیتونه جلو اشکاشو بگیره که
زنی که کنارش نشسته بود گفت چته جوون؟!؟
پسره گفت:شما کیه عروس میشین؟
زنه گفت از امشب مادر شوهر عروسم!
گفت خانوم امشب پشتم شکست.
عشقم رفت
عروس رویاهام رفت
اومد پیش پسر شما...
زنه فقط سکوت کرد...
پسر گفت:خانم تورو جان عزیزت بگو مواظبش باشه
نفهمید کسی قدرت پاکه عشق را
تا که عاشق نشوی نفهمی این حس را
۱.۶k
۱۰ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.