NO Copy
NO Copy
مخاطب خاص نوشته هایم
روزگاری خواهد رسید...
همچنان که در آغوش غریبه ای خفته ای...
بعد از هم خوابی باهاش یادمن میفتی!
ستاره هارا خواهی شمرد تا آرام شوی!
دلت هوایم را خواهد کرد...
به یاد خواهی آورد با هم بودن هایمان را...
به یاد خواهی آورد خنده هایمان را...
به یاد خواهی آورد اشک هایمان را...
راستی...
ازهمان دلبری های قشنگت که با من داشتی با او هم داری؟
اون غریبه مثل من موهاتو نوازش میکنه؟
تو چشمات نگاه میکنه؟
اصلا دوستت داره؟
متاسفم برات عزیزم
هم آغوش کسی شدی که حتی سرتر ازم نبود...
مخاطب خاص نوشته هایم
روزگاری خواهد رسید...
همچنان که در آغوش غریبه ای خفته ای...
بعد از هم خوابی باهاش یادمن میفتی!
ستاره هارا خواهی شمرد تا آرام شوی!
دلت هوایم را خواهد کرد...
به یاد خواهی آورد با هم بودن هایمان را...
به یاد خواهی آورد خنده هایمان را...
به یاد خواهی آورد اشک هایمان را...
راستی...
ازهمان دلبری های قشنگت که با من داشتی با او هم داری؟
اون غریبه مثل من موهاتو نوازش میکنه؟
تو چشمات نگاه میکنه؟
اصلا دوستت داره؟
متاسفم برات عزیزم
هم آغوش کسی شدی که حتی سرتر ازم نبود...
۱.۴k
۱۱ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.