ﺭﻓﺘﻢ ﺑﺎﻧﮏ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﻩ ﻣﻴﮕﻢ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ﺷﻤﺎ ﺻﻨﺪﻭﻗﺪﺍﺭ ﻫﺴﺘﻴﻦ؟ . . . . . . . . . ﮔﻔت نه ؛ﻫﺎش ﺑﮑﻢ ﺍﺻﻦ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ... مردم أعصابشون زیرِ درختِ البالو گمشدهه...
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.