رمان:احساسی از جنس ارامش ....
رمان:احساسی از جنس ارامش ....
"فصل اول"
هنوزم اشک توی چشام خشک نشده بود با این که دو ماه از جدایی من و هادی گذشته بود...
چه سخته دل شکستن ....چه سخته تنها شدن ... چه سخته دلت دیگه کسی رو نخواد ... چه سخته دلت تنهایی رو به همه ترجیح بده ....چه سخته برای اولین بار عاشق میشی اما کمتر از یه ماه دلت رو میشکنه کم تر از یه ماه عشقت رو پس میزنه !!!!کم تر از یه ماه بهت خیانت میکنه بهت دروغ میگه دیگه دوستت نداره ...
همه ارزوم این شده بود که یه روز هادی برگرده همه ارزوم این بود که دوسم داشته باشه همه ارزوم اومدن و موندش بود با این که بدجور دلم رو شکسته بود ...فقط سکوت کردم نفرینش نکردم اما دعا کردم هیچ کس به اندازه من دوسش نداشه باشه !!!...
سال دوم دبیرستان رو تمام کرده بودم و این تعطیلات برام شده بود عین زهر مار از 28 فروردین این حال کوفتی بهم دست داده بود
اخه قلبم شکسته بود احساسم نابود شده بود کارم فقط شده بود روز رو شب کردم شب رو گریه کردن ...
دلم ارزوی مرگ میخواست دلم از همه زده بود فقط میخواستم بمیرم یه خواب ابدی یه خواب همیشگی یه خواب که دیگه بیدار نشم خیلی لاغر شدم خیلی گوشه گیر شده بودم خیلی کم حرف میزدم بیشتر اوقات میخواستم بخوابم تا فکر هادی اذیتم نکنه اما هنوز توی یاد من بود هنوز دوسش داشتم چه ساده بودم که خیال میکردم دوسم داره اون حرفاش همش الکی بود اون همه قول دادناش الکی بود هعی ... دلم گرفته ای خداااا اردیبهشت برام زهر مار شد و خرداد هم برام زهر مار ....
نمیدونم تیر ماه چجوری میشه برام ؟؟؟هه اینم مثل خرداد برام زهر مار میشه ...!!!
به اندازه کافی لاغر بودم حالا روزه گرفتنم کجا بود ؟؟اما با هر زحمتی روزه گرفتم دوست داشتم ماه رمضون روزه باشم کلا یه فضای عجیب و دلنشینی داشت از اول ماه رمضون نیتم این بود نصف ثواب روزه و نماز هام برای هادی و نصف دیگش برای خودم باشه .
توی ماه رمضون خواهر بزرگم ماریا توی گوشیش یه برنامه ای رو نصب کرد به نام رینگتون .
رینگتون برنامه ای هست که توش اهنگ میزارن ...میخواست عضو بشه بلد نبود اومد سراغ من و من عضو ش کردم چند روزی رو توی رینگتون بود بعد حذفش کردشاید از روی کنکاوی بود شاید از روی علاقه ای که به موسیقی داشتم شایدم فقط برای سرگرمی بود که نصبش کردم دقیقا یه هفته بعد از ماه رمضون روز جمعه4 تیر ماه اونم با گوشی مامانم :| خب خودم گوشی نداشتم دیگه... ساعت رو نمیدونم اما عصر همون روز وارد رینگتون شدم به اسم"ترنم بهاری "اما اسم اصلیم عاطفه بود و یه اهنگی گذاشتم از بنیامین بهادری یه کاربود به اسم "سلام" از همون اول احساس کردم که از این کاربر خوشم میاد شاید به خاطر عکس اواتارش که یه قاصدک بود ...چند دیقه بعد سلام یه اهنگ گذاشت به اسم "ترنم بهاری"آهنگش رو گوش کردم و توی دلم گفتم این شعر چه ربطی به ترنم بهاری داشت :| در حالی که اون اهنگ رو برای من گذاشته بود و من نمیدونستم ...!!!
کلا توی رینگتون هر کی برای خودش اهنگ میزاشت و کسی کار به کار کسی نداشت ...!!
واسه همین به اهنگی که سلام گذاشته بود توجه نکردم برای خودم اهنگ میزاشتم هنوزم توجهم جلب عکس اواتار "سلام"بود...اصلا نمیدونم عکسش بود یا نه ؟؟کلا یه حس مزخرفانه ای بود که نمیدونم چی بود ...
اصلا چرا من باید به این کاربر این قدر توجه داشتم !! بابا اینم یکی مثل این همه کاربر یگه جالا من چرا این قدر جو الکی میدم ؟؟؟....
ابجیم نادیا هم اومد توی رینگتون من هم همینجوری گفتم از اواتار "سلام"خوشم میاد اونم گفت = باشه . زیاد فعال نبود هر از چند وقتی میومد ....
حالم همون حال بود فقط فکر هادی بودم فقط اونو میخواستم ...!!...
روز بعدش که رفتم توی رینگتون دیدم "سلام"برام یه اهنگی گذاشته با این عنوان "برای ترنم"آهنگ این بود =باید تورو پیدا کنم شاید هنوزم دیر نیست تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست ....دیگه فهمیدم برای منه این قدر احمق هم نبودم چون فقط توی رینگتون من اسمم ترنم بود ...
منم فقط میخواستم لبخندش رو با لبخند بدم قصد هیچ چیز دیگه ای رو نداشتم برای همین یه اهنگ گذاشتم با این عنوان"برای سلام ^_^" از بنیامین بهادری بود اسم اهنگ این بود "تا حالا عاشق شدی "....
روز بعدش که رفتم توی رینگتون داشتم همینجوری اهنگ های بقیه رو لایک میکردم که دیدم سلام یه اهنگ گذاشته با این عنوان "برای عشقم ترنم"چشام دوتا بود شد چهار شاید رینگتون رو برای هر دلیلی نصب کردم جز عشق و عاشقی توی دلم گفتم برو بابا اینم دلش خوشه ها تا یه اهنگ براش گذاشتم چه پرو شد ؟؟چه جو گیر شد؟؟ هه اینجا رینگتون هم ول کن دوست بازیاش نیست خدا بدونه با چند دختر دیگه هم دوسته میخواستم بگم "من عشق تو نیستم سلام"اما با نهایت حماقتی که داشتم یه اهنگ گذاشتم با این عنوان "برای عزیزم
"فصل اول"
هنوزم اشک توی چشام خشک نشده بود با این که دو ماه از جدایی من و هادی گذشته بود...
چه سخته دل شکستن ....چه سخته تنها شدن ... چه سخته دلت دیگه کسی رو نخواد ... چه سخته دلت تنهایی رو به همه ترجیح بده ....چه سخته برای اولین بار عاشق میشی اما کمتر از یه ماه دلت رو میشکنه کم تر از یه ماه عشقت رو پس میزنه !!!!کم تر از یه ماه بهت خیانت میکنه بهت دروغ میگه دیگه دوستت نداره ...
همه ارزوم این شده بود که یه روز هادی برگرده همه ارزوم این بود که دوسم داشته باشه همه ارزوم اومدن و موندش بود با این که بدجور دلم رو شکسته بود ...فقط سکوت کردم نفرینش نکردم اما دعا کردم هیچ کس به اندازه من دوسش نداشه باشه !!!...
سال دوم دبیرستان رو تمام کرده بودم و این تعطیلات برام شده بود عین زهر مار از 28 فروردین این حال کوفتی بهم دست داده بود
اخه قلبم شکسته بود احساسم نابود شده بود کارم فقط شده بود روز رو شب کردم شب رو گریه کردن ...
دلم ارزوی مرگ میخواست دلم از همه زده بود فقط میخواستم بمیرم یه خواب ابدی یه خواب همیشگی یه خواب که دیگه بیدار نشم خیلی لاغر شدم خیلی گوشه گیر شده بودم خیلی کم حرف میزدم بیشتر اوقات میخواستم بخوابم تا فکر هادی اذیتم نکنه اما هنوز توی یاد من بود هنوز دوسش داشتم چه ساده بودم که خیال میکردم دوسم داره اون حرفاش همش الکی بود اون همه قول دادناش الکی بود هعی ... دلم گرفته ای خداااا اردیبهشت برام زهر مار شد و خرداد هم برام زهر مار ....
نمیدونم تیر ماه چجوری میشه برام ؟؟؟هه اینم مثل خرداد برام زهر مار میشه ...!!!
به اندازه کافی لاغر بودم حالا روزه گرفتنم کجا بود ؟؟اما با هر زحمتی روزه گرفتم دوست داشتم ماه رمضون روزه باشم کلا یه فضای عجیب و دلنشینی داشت از اول ماه رمضون نیتم این بود نصف ثواب روزه و نماز هام برای هادی و نصف دیگش برای خودم باشه .
توی ماه رمضون خواهر بزرگم ماریا توی گوشیش یه برنامه ای رو نصب کرد به نام رینگتون .
رینگتون برنامه ای هست که توش اهنگ میزارن ...میخواست عضو بشه بلد نبود اومد سراغ من و من عضو ش کردم چند روزی رو توی رینگتون بود بعد حذفش کردشاید از روی کنکاوی بود شاید از روی علاقه ای که به موسیقی داشتم شایدم فقط برای سرگرمی بود که نصبش کردم دقیقا یه هفته بعد از ماه رمضون روز جمعه4 تیر ماه اونم با گوشی مامانم :| خب خودم گوشی نداشتم دیگه... ساعت رو نمیدونم اما عصر همون روز وارد رینگتون شدم به اسم"ترنم بهاری "اما اسم اصلیم عاطفه بود و یه اهنگی گذاشتم از بنیامین بهادری یه کاربود به اسم "سلام" از همون اول احساس کردم که از این کاربر خوشم میاد شاید به خاطر عکس اواتارش که یه قاصدک بود ...چند دیقه بعد سلام یه اهنگ گذاشت به اسم "ترنم بهاری"آهنگش رو گوش کردم و توی دلم گفتم این شعر چه ربطی به ترنم بهاری داشت :| در حالی که اون اهنگ رو برای من گذاشته بود و من نمیدونستم ...!!!
کلا توی رینگتون هر کی برای خودش اهنگ میزاشت و کسی کار به کار کسی نداشت ...!!
واسه همین به اهنگی که سلام گذاشته بود توجه نکردم برای خودم اهنگ میزاشتم هنوزم توجهم جلب عکس اواتار "سلام"بود...اصلا نمیدونم عکسش بود یا نه ؟؟کلا یه حس مزخرفانه ای بود که نمیدونم چی بود ...
اصلا چرا من باید به این کاربر این قدر توجه داشتم !! بابا اینم یکی مثل این همه کاربر یگه جالا من چرا این قدر جو الکی میدم ؟؟؟....
ابجیم نادیا هم اومد توی رینگتون من هم همینجوری گفتم از اواتار "سلام"خوشم میاد اونم گفت = باشه . زیاد فعال نبود هر از چند وقتی میومد ....
حالم همون حال بود فقط فکر هادی بودم فقط اونو میخواستم ...!!...
روز بعدش که رفتم توی رینگتون دیدم "سلام"برام یه اهنگی گذاشته با این عنوان "برای ترنم"آهنگ این بود =باید تورو پیدا کنم شاید هنوزم دیر نیست تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست ....دیگه فهمیدم برای منه این قدر احمق هم نبودم چون فقط توی رینگتون من اسمم ترنم بود ...
منم فقط میخواستم لبخندش رو با لبخند بدم قصد هیچ چیز دیگه ای رو نداشتم برای همین یه اهنگ گذاشتم با این عنوان"برای سلام ^_^" از بنیامین بهادری بود اسم اهنگ این بود "تا حالا عاشق شدی "....
روز بعدش که رفتم توی رینگتون داشتم همینجوری اهنگ های بقیه رو لایک میکردم که دیدم سلام یه اهنگ گذاشته با این عنوان "برای عشقم ترنم"چشام دوتا بود شد چهار شاید رینگتون رو برای هر دلیلی نصب کردم جز عشق و عاشقی توی دلم گفتم برو بابا اینم دلش خوشه ها تا یه اهنگ براش گذاشتم چه پرو شد ؟؟چه جو گیر شد؟؟ هه اینجا رینگتون هم ول کن دوست بازیاش نیست خدا بدونه با چند دختر دیگه هم دوسته میخواستم بگم "من عشق تو نیستم سلام"اما با نهایت حماقتی که داشتم یه اهنگ گذاشتم با این عنوان "برای عزیزم
۲۹۵.۳k
۱۲ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.