چرا نکاح دختر باکره منوط به اذن پدر است؟
چرا نکاح دختر باکره منوط به اذن پدر است؟
از نظر حقوقدانان اینکه اذن پدر را شرط نکاح دختر قرار داده است شرط مثبتی تلقی میشود،فلسفه و استدلال هم برای ان اقامه شده است و ماده ی1043ق. م را قانون به عنوان حمایت برای دختر قرار داده است و باید کسی که جنس مرد را میشناسد و از همه به دختر دلسوز تر باشد،اذن در نکاح دختر باکره را برعهده بگیرد به همین دلیل قانون فقط می گوید پدر و جد پدری باید اذن در نکاح بدهند و اذن شخص دیگری خلاف اصل است لذا اگر دختری پدر و جد پدری ندارد کس دیگری جایگزین نمیشود اما باتوجه به نکاتی که گفته شد توصیه ما این است خود دختر کسی را که دلسوز است و مرد است مثل برادر یا عمو را انتخاب کند و خود دختر، برای خودش اذن او را فرض کند.
موارد سقوط اعتبار اذن ولی در نکاح دختر باکره
در پارهای ازموارد، اعتبار اذن ولیّ ساقط میگردد ودختر باکره میتواند بدون اذن پدر یاجد پدری خویش اقدام به ازدواج کند. چنین ازدواجی صحیح و نافذ میباشد. این موارد عبارتند از:
1)ولی باید در قید حیات باشد والا اجازه او لازم نیست.
2)ولی حاضر باشد،اگر ولی مسافر یا غایب باشد،ولایت اوساقط واذن او غیر لازم می گردد.
3)ولی باید اهلیت داشته باشد لذا اگر ولی محجور باشد حق دخالت ندارد.
4)ولی باید در اذن دختر مصلحت شناسی کند،زیرا اختیار او محدود به مصلحت دختر است.
5)ولی باید در رعایت مصلحت دلسوز باشد،ممانعت بی جهت به موجب قانون ولایت ولی را ساقط می کند.
مجله مانا
(غزل)
از نظر حقوقدانان اینکه اذن پدر را شرط نکاح دختر قرار داده است شرط مثبتی تلقی میشود،فلسفه و استدلال هم برای ان اقامه شده است و ماده ی1043ق. م را قانون به عنوان حمایت برای دختر قرار داده است و باید کسی که جنس مرد را میشناسد و از همه به دختر دلسوز تر باشد،اذن در نکاح دختر باکره را برعهده بگیرد به همین دلیل قانون فقط می گوید پدر و جد پدری باید اذن در نکاح بدهند و اذن شخص دیگری خلاف اصل است لذا اگر دختری پدر و جد پدری ندارد کس دیگری جایگزین نمیشود اما باتوجه به نکاتی که گفته شد توصیه ما این است خود دختر کسی را که دلسوز است و مرد است مثل برادر یا عمو را انتخاب کند و خود دختر، برای خودش اذن او را فرض کند.
موارد سقوط اعتبار اذن ولی در نکاح دختر باکره
در پارهای ازموارد، اعتبار اذن ولیّ ساقط میگردد ودختر باکره میتواند بدون اذن پدر یاجد پدری خویش اقدام به ازدواج کند. چنین ازدواجی صحیح و نافذ میباشد. این موارد عبارتند از:
1)ولی باید در قید حیات باشد والا اجازه او لازم نیست.
2)ولی حاضر باشد،اگر ولی مسافر یا غایب باشد،ولایت اوساقط واذن او غیر لازم می گردد.
3)ولی باید اهلیت داشته باشد لذا اگر ولی محجور باشد حق دخالت ندارد.
4)ولی باید در اذن دختر مصلحت شناسی کند،زیرا اختیار او محدود به مصلحت دختر است.
5)ولی باید در رعایت مصلحت دلسوز باشد،ممانعت بی جهت به موجب قانون ولایت ولی را ساقط می کند.
مجله مانا
(غزل)
۱.۵k
۳۰ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.