وقتی که دستام خسته از تکرار سیگاره
وقتی که دستام خسته از تکرار سیگاره
وقتی که چشمام تک تکِ شب ها رُ بیداره,
وقتی که تو تقویمِ من هر هفته تعطیله
وقتی که قلبِ پنجره محصورِ با میله,
باید به فانوسِ کدوم آوازی دل خوش کرد؟
توی کدوم پس کوچه می شه گریه کرد از درد؟
وقتی که لبخندِ تو دوره از من و از ما
وقتی که هر دو گم شدیم تو برزخِ دنیا
وقتی رفیقی غیرِ سایه پا به پامون نیست
وقتی تصور کردنِ خوشبختی آسون نیست
باید چه جوری جاده های رفته رُ برگشت؟
باید کجای زندگی دنبالِ رویا گَشت؟
دور از تو مهتابم پسِ ابرا گرفتاره
دور از تو ختمِ قصه ی هر کوچه دیواره
تو لحظه هایی که ستاره سرنگون میشه,
وقتی که شب بو تو
وقتی که چشمام تک تکِ شب ها رُ بیداره,
وقتی که تو تقویمِ من هر هفته تعطیله
وقتی که قلبِ پنجره محصورِ با میله,
باید به فانوسِ کدوم آوازی دل خوش کرد؟
توی کدوم پس کوچه می شه گریه کرد از درد؟
وقتی که لبخندِ تو دوره از من و از ما
وقتی که هر دو گم شدیم تو برزخِ دنیا
وقتی رفیقی غیرِ سایه پا به پامون نیست
وقتی تصور کردنِ خوشبختی آسون نیست
باید چه جوری جاده های رفته رُ برگشت؟
باید کجای زندگی دنبالِ رویا گَشت؟
دور از تو مهتابم پسِ ابرا گرفتاره
دور از تو ختمِ قصه ی هر کوچه دیواره
تو لحظه هایی که ستاره سرنگون میشه,
وقتی که شب بو تو
۲.۶k
۰۴ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.