حوصله ندارم اما همه قصه رو میگم.....همه قصه رو حتی اونجا
حوصله ندارم اما همه قصه رو میگم.....همه قصه رو حتی اونجا رو که دوست ندارم.....بزا صحبت کنیم این بار... جای این که بنویسیم.... راجب دو چیز حالا یک سری عقده بد خیم....میدونم که دیگه مردم...مرگ من موقتی نیست.... این جواز دفن و کفن یک صدای لعنتی نیست....توی این به به ی شک وسط این همه بحران خودم گوشه آسفالت جا گذاشتم تو اتوبان.... ژست بی خوابی و میگی واسه من نگیر دوباره...کسی که جلوت نشسته عصبی و لتوپاره..... من دیگه اصلا نمیخوام تیغه رو رگم بصرن.... پایتخت دود و گوگرد...قهرمان قصه من.............اگه عاشقت نبودم پا نمیاد این ترانه. بیخیال بد بیاری زنده باد این عاشقانه.....
۱.۷k
۱۱ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.