۱۶۰
مطلب
۱۰۸
دنبال کننده
۱۹۶
دنبال شونده
-... نکته ای که میخوام بهش برسم اینه که :
من ؛
نا خوشایندترین ، مزخرف ترین ، نادان ترین ، و احمق ترین آدمی هستم که هر کس ممکنه با کمال بدشانسی ملاقات کنه!
من پرهیزکارها رو نادیده میگیرم ،... از زیبایی چیزی سرم نمیشه،... و خوشبخت بودن رو درک نمیکنم...
پس اگه نفهمیدم چرا ازم خواستن ساقدوش ("بهترین مرد") باشم، به این دلیل بود که هیچوقت انتظار نداشتم "بهترین دوست" یک نفر باشم!
اون هم بهترین دوست برای شجاع ترین، مهربانترین ، و عاقل ترین آدمی که شانس آشنایی باهاش رو در تمام زندگیم داشتم!
جان!
من آدم مسخره ای ام،.. که فقط با گرمی و ثبات دوستی با تو، نجات پیدا کردم.
ولی از اونجایی که ظاهراً بهترین دوستت هستم، نمیتونم در مورد انتخاب شریک زندگیت بهت تبریک بگم!
راستش الآن میتونم! [شوخی]
مری! ؛ اگه بهت بگم "لیاقت این مرد رو داری"، بهترین تعریفی بوده که میتونستم ازت بکنم!
جان! ؛
تو جنگ، جراحت و مرگ غم انگیزی رو تحمل کردی (دوباره بخاطر این آخری ازت معذرت میخوام!) و اینو بدون که امروز بین زنی که همسرت شده و مردی که نجات دادی نشستی؛ دو نفری که از همه در این دنیا بیشتر دوستت دارن.
و من مطمئنم اینو از طرف مری هم میتونم بگم که :
«ما هیچ وقت تو رو مأیوس نمی کنیم و یک عمر زمان داریم که اینو بهت ثابت کنیم.»
- [به مری:] اگه خواستم بپرم بغلش کنم جلومو بگیر!
- [مری:] مطمئن باش! این کارو نمیکنم!!
- آها آره، خب حالا بریم سراغ چند تا خاطره ی بامزه از جانـ...
...
ام...
مشکل چیه؟ چی شده؟
چرا همه تون اینجوری شدین؟
...
[آهسته:] جان؟!
کار اشتباهی انجام دادم؟
- نه، هیچ کاری نکردی.. بیا اینجا.. [جان، رفیقش را در آغوش میگیرد]
--------------------
دارن فانوس هوا می کنند
باورت میشه؟!
فانوس ژاپنی!
نمادی برای فراموش کردن گذشته
خب یه خبر دیگه اینکه ما ژاپنی نیستیم
می دونی اونا چین؟!
یه مشت بچه!
انگار روشن کردن شمع میتونه همه چیو درست کنه
یا حتی دعا خوندن یا تظاهر کردن به اینکه الینا قرار نیست یک خون اشام خونخوار مثل بقیه ی ما بشه
بچه های احمق حال بهم زن
می دونم میخوای چی بگی
" حس بهتری بهشون میده دیمن " ( با لحن تمسخر امیز!)
خب که چی؟ تا چند وقت؟ چند دقیقه؟چند روز؟
چه تفاوتی ایجاد میکنه؟
چون که اخرش وقتی کسی رو از دست میدی
همه ی شمع ها ، همه ی دعاها
نمیتونن این حقیقتو عوض کنن که تنها چیزی که برات باقی مونده
یه سوراخ و خلا بزرگ تو زندگیته که قبلا توسط یکی که بهش اهمیت میدادی پر می شده
و یه تیکه سنگ با یه تاریخ تولد حک شده روش که مطمئنم اشتباهه( روح الاریک لبخند میزنه)
پس مرسی رفیق
مرسی که منو اینجا تنها جا گذاشتی تا پرستاری این بچه ها رو بکنم
دختره نصیب من نشد یادته؟
اینجا گیر افتادم که همش با داداشم دعوا کنم و از بچه ها مراقبت کنم
خیلی بهم مدیونی
منم دلم برات تنگ شده رفیق!
موردی برای نمایش موجود نمیباشد