صادق هدایت میگه:
صادق هدایت میگه:
بعد با خودم شمرده و بلند، با لحن تمسخرآمیز میگفتم «بیش از این…» بعد اضافه میکردم «من احمقم!» من به معنی لغاتی که ادا میکردم متوجه نبودم. فقط از ارتعاش صدای خودم در هوا تفریح میکردم. شاید برای رفع تنهایی با سایهی خودم حرف میزدم!
خیام میگه:
چون حاصل آدمی در این شورستان
جز خوردن غصه نیست تا کندن جان
خرم دل آنکه زین جهان زود برفت
و آسوده کسی که خود نیامد به جهان
بعد با خودم شمرده و بلند، با لحن تمسخرآمیز میگفتم «بیش از این…» بعد اضافه میکردم «من احمقم!» من به معنی لغاتی که ادا میکردم متوجه نبودم. فقط از ارتعاش صدای خودم در هوا تفریح میکردم. شاید برای رفع تنهایی با سایهی خودم حرف میزدم!
خیام میگه:
چون حاصل آدمی در این شورستان
جز خوردن غصه نیست تا کندن جان
خرم دل آنکه زین جهان زود برفت
و آسوده کسی که خود نیامد به جهان
۱.۴k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.