چندپارتی` ماه من`
part ⁶
****
---
+:تو تنها دلیل قشنگی دنیامی!
---
* تهیونگ خواست کارهاش رو انجام بده*
+:اجازه؟
+:برای چی؟
+:میخوام نگات کنم !
* تهیونگ خندید*
+: دلم ضعف کرد برا خنده هات !
---
_:احمقانه ترین کاری ک انجام دادی چی بوده مینهی؟
+:دیگرانو جای تو گذاشتم!
---
+:میدونم خسته ای ولی گرسنه نخواب واست شام رو گرم میکنم!
---
+:آدمیزاد وقتی یکیو دوست داره، از اون زیباتر براش وجود نداره مثل تو برای من تهیونگ شی:)
---
+:میدونی چرا بهت میگم فرشته؟
_:چرا؟؟
+:چون...تنها فرشته ها میتونن با کوچیک ترین لمسشون کاری کنن که فکر کنی تو بهشتی:)))
---
* از افکارش میاد بیرون دیگه تهیونگ_الان دیگه خاطره نیس زمانِ حال هس*
_:تو...تو وقتی رفتی منو عاشق خودت کردی...راسته ک میگن باید بمیری تا عزیز شی...اما...من اشتباه کردم....همیشه نادیده گرفتمت...
حسِ تو رو فردختم ب هوسِ یکی دیگه...*گریه_اروم
* ¹ هفته بعد _ آرمگاهِ هایون و مینهی*
تهیونگ از آرامگاه دخترش بیرون اومدو ب سمتِ جایی ک ملکه عش دفن شده بود رفت....
تو ی هفته همسر و دخترشو از دست داد....*این بده🥱
دستی ب سنگ کشید و لب زد:
_:کاش...بت میگفتم عاشقتم....*نامه رو از جیبِ کُتش درمیاره*....
اومدم پیشِ خودت بخونمش....*بغض_نامه رو باز میکنه*
نامه:
_ ب نام خالقِ لبخند هایت _
باورت میشه از هر جایی که باهات قدم زدم
هر فیلمی یا سریالی که با هم دیدیم
هر کاری که با هم با ذوق و شوق انجام دادیم
مُتنفرم ....!!!
میدونی چرا؟!!!!
چون همه اینا تو رو به من یاد آوری میکنن!!!
و اونوقتِ که نمیدونی چقدر با یاد آوری خاطراتت عذاب میکشم....!!!
چون تو ؛ تو زندگیم هستیا ولی کارِت نادیده گرفتنِ منو احساساتَمه...
«تنهام»
درد !
اون ک خود منم
زخم !
یعنی رد رو تنم
مرگ !
یعنی رویای شبام
خواب !
اون ک نمیاد به چشام
زندگی !
یعنی سیاهی روزام
عشق !
یعنی بغض خاطره هامون
سکوت !
یعنی مُهر رو لبام
من هیچی جز تو نمیخواممممم:)))))))
بیا منو نجات بده....مطمئنم تعجب میکنی الان...
چون من همیشه میخندیدم....
من هنوزم دوست دارم
من هنوزم ب یادتم
من هنوزم ب یادت شبامو تا صب بیدارم
من هنوزم ب امید برگشت خودِ قبلیت ب زندگیم زندم
من هنوزم ب اینکه دیگه اونی ک عاشقم بود باور ندارم
من هنوزم ب اینکه تو شباتو بخاطر یکی دیگه صب میکنی اشک میریزم
من هنوزم بخاطر اینکه هر هرزه ی تازه ب دوران رسیده رو ب من ترجیح دادی نبخشیدمت
اصن من چرا دارم اینارو میگم؟
تو ک برات مهم نیست:)
نور ماه؟ درسته...نور ماه قشنگه
ولی چی میشه اگه ماه خورشیدشو از دست بده؟
نه نوری براش میمونه....نه زیبایی ای و نه امیدی....تو دقیقا برام مثل خورشیدی....
که از دست دادنش باعث میشه همه چیزمو از دست بدم:)
من...
****
لایک⁴² کامنت:نظرتونو بگید هنو مونده چندپارتی 🥱🦭 .
****
---
+:تو تنها دلیل قشنگی دنیامی!
---
* تهیونگ خواست کارهاش رو انجام بده*
+:اجازه؟
+:برای چی؟
+:میخوام نگات کنم !
* تهیونگ خندید*
+: دلم ضعف کرد برا خنده هات !
---
_:احمقانه ترین کاری ک انجام دادی چی بوده مینهی؟
+:دیگرانو جای تو گذاشتم!
---
+:میدونم خسته ای ولی گرسنه نخواب واست شام رو گرم میکنم!
---
+:آدمیزاد وقتی یکیو دوست داره، از اون زیباتر براش وجود نداره مثل تو برای من تهیونگ شی:)
---
+:میدونی چرا بهت میگم فرشته؟
_:چرا؟؟
+:چون...تنها فرشته ها میتونن با کوچیک ترین لمسشون کاری کنن که فکر کنی تو بهشتی:)))
---
* از افکارش میاد بیرون دیگه تهیونگ_الان دیگه خاطره نیس زمانِ حال هس*
_:تو...تو وقتی رفتی منو عاشق خودت کردی...راسته ک میگن باید بمیری تا عزیز شی...اما...من اشتباه کردم....همیشه نادیده گرفتمت...
حسِ تو رو فردختم ب هوسِ یکی دیگه...*گریه_اروم
* ¹ هفته بعد _ آرمگاهِ هایون و مینهی*
تهیونگ از آرامگاه دخترش بیرون اومدو ب سمتِ جایی ک ملکه عش دفن شده بود رفت....
تو ی هفته همسر و دخترشو از دست داد....*این بده🥱
دستی ب سنگ کشید و لب زد:
_:کاش...بت میگفتم عاشقتم....*نامه رو از جیبِ کُتش درمیاره*....
اومدم پیشِ خودت بخونمش....*بغض_نامه رو باز میکنه*
نامه:
_ ب نام خالقِ لبخند هایت _
باورت میشه از هر جایی که باهات قدم زدم
هر فیلمی یا سریالی که با هم دیدیم
هر کاری که با هم با ذوق و شوق انجام دادیم
مُتنفرم ....!!!
میدونی چرا؟!!!!
چون همه اینا تو رو به من یاد آوری میکنن!!!
و اونوقتِ که نمیدونی چقدر با یاد آوری خاطراتت عذاب میکشم....!!!
چون تو ؛ تو زندگیم هستیا ولی کارِت نادیده گرفتنِ منو احساساتَمه...
«تنهام»
درد !
اون ک خود منم
زخم !
یعنی رد رو تنم
مرگ !
یعنی رویای شبام
خواب !
اون ک نمیاد به چشام
زندگی !
یعنی سیاهی روزام
عشق !
یعنی بغض خاطره هامون
سکوت !
یعنی مُهر رو لبام
من هیچی جز تو نمیخواممممم:)))))))
بیا منو نجات بده....مطمئنم تعجب میکنی الان...
چون من همیشه میخندیدم....
من هنوزم دوست دارم
من هنوزم ب یادتم
من هنوزم ب یادت شبامو تا صب بیدارم
من هنوزم ب امید برگشت خودِ قبلیت ب زندگیم زندم
من هنوزم ب اینکه دیگه اونی ک عاشقم بود باور ندارم
من هنوزم ب اینکه تو شباتو بخاطر یکی دیگه صب میکنی اشک میریزم
من هنوزم بخاطر اینکه هر هرزه ی تازه ب دوران رسیده رو ب من ترجیح دادی نبخشیدمت
اصن من چرا دارم اینارو میگم؟
تو ک برات مهم نیست:)
نور ماه؟ درسته...نور ماه قشنگه
ولی چی میشه اگه ماه خورشیدشو از دست بده؟
نه نوری براش میمونه....نه زیبایی ای و نه امیدی....تو دقیقا برام مثل خورشیدی....
که از دست دادنش باعث میشه همه چیزمو از دست بدم:)
من...
****
لایک⁴² کامنت:نظرتونو بگید هنو مونده چندپارتی 🥱🦭 .
۲۷.۳k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.