مافیای عشق pt1
مافیای عشق pt1
های من ا/ت هستم ۱۸ سالمه و دوستا ی زیادی ندارم چون قلدرا مدرسه منو خیلی اذیت میکنن چون همه میگن من خوش گلم قل دارای مدرسه ما هفت نفرن خیلی هم جذاب هستن اسم هاشون جین شوگا جیهوپ نامجون جیمین تهیونگ و جونگ کوک. جیمین سر دسته اینا هستش و همه رو این هفت تا کراشن من نمی دونم اینا چی دارن که همه دوسشون دارن
ویو ا/ت:
صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم رفتم کارای لازم رو انجام دادم و لباس مدرسه رو پوشیدم و رفتم مدرسه بورام و یورا تنها دوست های من توی مدرسه بودن اونا رو دیدم که دارن میرم سر کلاس رفتم پیش شون و سلام کردم (علامت ا/ت:+ بورام:× یورا:÷)
+سلام بچه ها خوبین
×سلام ا/ت اره خوبیم تو چی
+خوبم . داشتم با بچه ها صحبت میکردم که دیدم دوباره این قلدرا دارن میان پیش من(جیمین:_ ته:= کوک:٪ جین:^ شوگا:& نامجون:€ جیهوپ:£)
+چی شده ها چرا دوباره اومدی پیش من _ چی شده جوجه کوچولو ی ما هم زبون در آورده(نیشخند)
+ حوصله بحث ندارم پس تمومش کن
_ ولی من حوصله بحث دارم
+ ولی من ندارم پس تمومش کن . اینو گفتم و از اونجا رفتم رفتم داخل کلاس که معلم اومد و درس داد
پرش زمانی یه بعد از کلاس :
داشتم با بچه ها به حیاط میرفتم که معلم منو صدا کرد که برم پیشش رفتم پیش معلم که گفت معلم:ا/ت تو درست خوبه میشه به یکی از بچه های کلاس کمک کنی
+حتما اما من نمی دونم که اون کیه
معلم:جیمین
+چی.......(داد)
معلم:ا/ت میدونم با جیمین رابطه ی خوبی نداری اما کمکش کن لطفا
+باشه
شرایط:
لایک:۵
کامنت:۱۰
های من ا/ت هستم ۱۸ سالمه و دوستا ی زیادی ندارم چون قلدرا مدرسه منو خیلی اذیت میکنن چون همه میگن من خوش گلم قل دارای مدرسه ما هفت نفرن خیلی هم جذاب هستن اسم هاشون جین شوگا جیهوپ نامجون جیمین تهیونگ و جونگ کوک. جیمین سر دسته اینا هستش و همه رو این هفت تا کراشن من نمی دونم اینا چی دارن که همه دوسشون دارن
ویو ا/ت:
صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم رفتم کارای لازم رو انجام دادم و لباس مدرسه رو پوشیدم و رفتم مدرسه بورام و یورا تنها دوست های من توی مدرسه بودن اونا رو دیدم که دارن میرم سر کلاس رفتم پیش شون و سلام کردم (علامت ا/ت:+ بورام:× یورا:÷)
+سلام بچه ها خوبین
×سلام ا/ت اره خوبیم تو چی
+خوبم . داشتم با بچه ها صحبت میکردم که دیدم دوباره این قلدرا دارن میان پیش من(جیمین:_ ته:= کوک:٪ جین:^ شوگا:& نامجون:€ جیهوپ:£)
+چی شده ها چرا دوباره اومدی پیش من _ چی شده جوجه کوچولو ی ما هم زبون در آورده(نیشخند)
+ حوصله بحث ندارم پس تمومش کن
_ ولی من حوصله بحث دارم
+ ولی من ندارم پس تمومش کن . اینو گفتم و از اونجا رفتم رفتم داخل کلاس که معلم اومد و درس داد
پرش زمانی یه بعد از کلاس :
داشتم با بچه ها به حیاط میرفتم که معلم منو صدا کرد که برم پیشش رفتم پیش معلم که گفت معلم:ا/ت تو درست خوبه میشه به یکی از بچه های کلاس کمک کنی
+حتما اما من نمی دونم که اون کیه
معلم:جیمین
+چی.......(داد)
معلم:ا/ت میدونم با جیمین رابطه ی خوبی نداری اما کمکش کن لطفا
+باشه
شرایط:
لایک:۵
کامنت:۱۰
۸.۱k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.