سناریو
#سناریو
وقتی رفتین عروسی دختر خالت و یهو یکی از گارسونا رو لباست شربت میریزن..(عجب😂😐)
نامجون:یا خداا ات لباست خراب شد
جین:ات حالا چیکار کنیم مراسم الان شروع میشه
شوگا:بیا بریم خونه الان همه بهت خیره میشن(دستتو میگیره و میرین خونه)
جیهوپ:کتشو میندازه روت و میری توی یه اتاق لباستو عوض میکنی
جیمین:سریع میره از یه مغازه لباس نو برات میخره
تهیونگ:ات لباست زیادم خراب نشده برو با اب بشورش تا بره
ات:فکر نکنم بره
جونگ کوک:ات مراقب باش
ات:من چرا باید مراقب باشم اون گارسونه ریخت رو لباسم
وقتی رفتین عروسی دختر خالت و یهو یکی از گارسونا رو لباست شربت میریزن..(عجب😂😐)
نامجون:یا خداا ات لباست خراب شد
جین:ات حالا چیکار کنیم مراسم الان شروع میشه
شوگا:بیا بریم خونه الان همه بهت خیره میشن(دستتو میگیره و میرین خونه)
جیهوپ:کتشو میندازه روت و میری توی یه اتاق لباستو عوض میکنی
جیمین:سریع میره از یه مغازه لباس نو برات میخره
تهیونگ:ات لباست زیادم خراب نشده برو با اب بشورش تا بره
ات:فکر نکنم بره
جونگ کوک:ات مراقب باش
ات:من چرا باید مراقب باشم اون گارسونه ریخت رو لباسم
۳.۷k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.