𝖐𝖎𝖑𝖑𝖊𝖗 𝖑𝖔𝖛𝖊🍷 p¹
𝖐𝖎𝖑𝖑𝖊𝖗 𝖑𝖔𝖛𝖊🍷 p¹
م.ت«اتتتتت پاشو مدرست دیر میشه ها(داد) »
ات«ولم کن مامان میخوام بخوابم»
و بعد یادم اومد روز اول مدرسس درسته که.. وسط ساله ولی من انتقالی گرفتم و این اخرین مدرسس به خاطر اخلاق من.. همیشه میندازتم بیرون اخه خیلی صگم
ات«مامان کیف من کجاس؟ (داد) »
م.ت«این پایینه»
اه باز کیف من برداشته چک کرده خب حالا لباس فرمم کو...عا اوناها سریع عوض کردمو موهامو شونه کردم سریع رفتم پایین
م.ت«ظهرت بخیر یچی بردار زود برو میچا منتظرته دم در... دختره بدبخت نیم ساعته منتظر تو وایساده دم در»
ات«اک اک الان میرم.. بای بای»
درو پشت سرم بستم که با میچا روبه رو شدم
میچا«به به روز اول مدرسه رو میخوای تا ظهر بخوابی؟ زود باش دیر شده راه بیوفت بریم
ات« تا اونجا مسابقه بدیم بدوییم »
میچا«اکیه زودتر میرسیم»
-یک ربع بعد
ات«خب حالا باید....برام یه گربه بگیری
میچا«گربه...واتتتت گاددد...بیا بریم تو اول تا ی فکری ب حالت بکنم»
ات«نمیشه من بردم باید برام بخری»
میچا«باشه باشه میخرم بیا بریم تو.. ببین این اخرین مدرس با اخلاقت گند بزنی دیگه هیچ جا رات نمیدن منم انقد با تو انتقالی گرفتم خسته شدم»
ات«مگه به زور اوردمت.. خودت اومدی»
میچا«گفتم تنها نباشی بد کردم
ات«میتونستی نیای ولی.. بیا بریم فعلا
م.ت«اتتتتت پاشو مدرست دیر میشه ها(داد) »
ات«ولم کن مامان میخوام بخوابم»
و بعد یادم اومد روز اول مدرسس درسته که.. وسط ساله ولی من انتقالی گرفتم و این اخرین مدرسس به خاطر اخلاق من.. همیشه میندازتم بیرون اخه خیلی صگم
ات«مامان کیف من کجاس؟ (داد) »
م.ت«این پایینه»
اه باز کیف من برداشته چک کرده خب حالا لباس فرمم کو...عا اوناها سریع عوض کردمو موهامو شونه کردم سریع رفتم پایین
م.ت«ظهرت بخیر یچی بردار زود برو میچا منتظرته دم در... دختره بدبخت نیم ساعته منتظر تو وایساده دم در»
ات«اک اک الان میرم.. بای بای»
درو پشت سرم بستم که با میچا روبه رو شدم
میچا«به به روز اول مدرسه رو میخوای تا ظهر بخوابی؟ زود باش دیر شده راه بیوفت بریم
ات« تا اونجا مسابقه بدیم بدوییم »
میچا«اکیه زودتر میرسیم»
-یک ربع بعد
ات«خب حالا باید....برام یه گربه بگیری
میچا«گربه...واتتتت گاددد...بیا بریم تو اول تا ی فکری ب حالت بکنم»
ات«نمیشه من بردم باید برام بخری»
میچا«باشه باشه میخرم بیا بریم تو.. ببین این اخرین مدرس با اخلاقت گند بزنی دیگه هیچ جا رات نمیدن منم انقد با تو انتقالی گرفتم خسته شدم»
ات«مگه به زور اوردمت.. خودت اومدی»
میچا«گفتم تنها نباشی بد کردم
ات«میتونستی نیای ولی.. بیا بریم فعلا
۴.۴k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.