عشق تاریکی ⭐️⭐️
عشق تاریکی ⭐️⭐️
پارت ۱
ویو سترینا =
یک روز دیگه توی تيمارستان
چند روز پیش یه بیمار آوردن هیچ دکتر نمیره بالا سرش بعد گفتند که من برم
* خدااااااا من چه گناهی کردم
هیچ رفتم دم در اتاق ۱۳۴ در زدم تق تق تق (مثلا صدای دره )
# بیا تو
رفتم داخل (ذهن سترینا = یا خدا چرا این قدر جذابه لامصبببب)
# اگه نگاه کردنت تموم شد بیا تو
* خب سلام آقای
# پارک جیمین هستم
* اهوم
رفت روبروش نشستم
* خب میخوای اول خودتو معرفی کنی
# باشه اسم گفتم شغلم قاتلم ( ذهن جیمین البته که نمیتونم بهش بگم که مافیا هستم ) تا الان بالا ۲۰ نفر کشتم
* خوبههه خوب بیا از دو سه تای اول شروع کنیم هان
# اولین نفری که کشتم برمیگرده به سه هفته پیش
* چییییی وایساااا یعنی توی سه هفته بالا ۲۰ نفرو کشتی ( کمی داد)
# یک داد نزن دو آره
* باشه تعریف کن
# ببین وسط حرف من حرف نزن
* چه پرو زیر لب
# چی
* هیچی
ادامه دارد .......
پارت ۱
ویو سترینا =
یک روز دیگه توی تيمارستان
چند روز پیش یه بیمار آوردن هیچ دکتر نمیره بالا سرش بعد گفتند که من برم
* خدااااااا من چه گناهی کردم
هیچ رفتم دم در اتاق ۱۳۴ در زدم تق تق تق (مثلا صدای دره )
# بیا تو
رفتم داخل (ذهن سترینا = یا خدا چرا این قدر جذابه لامصبببب)
# اگه نگاه کردنت تموم شد بیا تو
* خب سلام آقای
# پارک جیمین هستم
* اهوم
رفت روبروش نشستم
* خب میخوای اول خودتو معرفی کنی
# باشه اسم گفتم شغلم قاتلم ( ذهن جیمین البته که نمیتونم بهش بگم که مافیا هستم ) تا الان بالا ۲۰ نفر کشتم
* خوبههه خوب بیا از دو سه تای اول شروع کنیم هان
# اولین نفری که کشتم برمیگرده به سه هفته پیش
* چییییی وایساااا یعنی توی سه هفته بالا ۲۰ نفرو کشتی ( کمی داد)
# یک داد نزن دو آره
* باشه تعریف کن
# ببین وسط حرف من حرف نزن
* چه پرو زیر لب
# چی
* هیچی
ادامه دارد .......
۲۲۵
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.