کم کم دارین ترکم میکنین..
کم کم دارین ترکم میکنین..
من که به این دوری و ترک شدن عادت کردم..
خوب بخوابی فرشته کوچولوم..
ولی این رسم رفاقت نبود بی من خونتو عوض کنی..
انقدر تنت خسته بود..پسر کوچولوتو یادت رفت؟
من که به این دوری و ترک شدن عادت کردم..
خوب بخوابی فرشته کوچولوم..
ولی این رسم رفاقت نبود بی من خونتو عوض کنی..
انقدر تنت خسته بود..پسر کوچولوتو یادت رفت؟
۲۱۷
۲۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.