خواستم یاد آوری کنم که تمین و جیمین داشتن جرعت و حقیقت با
خواستم یاد آوری کنم که تمین و جیمین داشتن جرعت و حقیقت بازی میکردن که تمین به جیمین گفتش برو به کای بگو من روت کراشم بیا قرار بزاریم خلاصه جیمینم رفت به کای گفتش کای وقتی پیامو دیده یه روز کامل کلن افلاین بوده بعدشم جیمین بهش گفته شوخی کردم داواشم اما کای داشته به پیشنهادش فک میکرده جالبه*🤧
۳.۷k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.