مریم خونین پارت اخرررر
* پارک
دید یونگی :
از استرس نمیدونستم چیکا کنم
$ رئیس جانگ !
با حرفش از جام پریدم
یهو منو با پاش شوت کرد پشت بوته
$ * تعظیم * سلام رئیس
+ سلامم حالت خوبه ؟ چرا انقدر زخمی ای ؟
$ راستش منو دزدیده بودن
$ میخواستم یه شخصی رو نشونتون بدم
+ جانم؟
$ بیا بیرون
خودش اومد پیشم و اشاره زد که برم
با پاهای لرزون جلوش ایستادم و سرمو آروم بالا آوردم
این همون پسریه که سالها پیش گمش کردم؟
این واقعا همونه؟
+ ی یو یونگی؟ خودتی هیونگ ؟
رفتم جلوتر و صورتشو قاب گرفتم
₩ آره خودمم بالخره آزاد شدم نارنگی من :)
دیگه مکثی نکردم و سفت بغلش کردم
+ هیونگگ خیلی دلم برات تنگ شده بوددد😭😭😭
₩ منم همینطور نارنگی 😭😭😭
موهای ابریشمیشو نوازش کردم
$ هنوز مثل قبلا بغلت گرمه
₩ بغل من همیشه واسه تو گرمه :)
بالخره از بغلش بیرون اومدم
₩ حالت خوبه؟
+ عالیم 🥺
₩ همه چی خوب پیش میره دیگه؟
+ آره
₩ شنیدم مدیر شرکتی
+ اوهوم
₩ کی به اینجا رسیدی توو
لپاشو کشیدم
+ 😂😂😂
+ ببخشید که اون موقع ولت کردم واقعا معذرت میخوام قول میدم واست جبرانش کنم
₩ اشکالی نداره نارنگی مهم اینه الان پیشتم
+ اوهوم ، عا راستی جه یی ...
₩ رف اون پشت
$ خب شیرین و فرهاد عزیز اگه اجازه هس بیام؟
₩ بیا 😂
جه یی بیرون اومد
$ خب حالا که بعد مدت ها همو دیدین نظرتون چیه بریم یه کافه و یه دل سیر حرف بزنید؟
+ ایده خوبیع
* in the coffee shop
$ یه چی بگم بخندین؟
₩ بگو
$ من قبلا نمیدونستم لاته چیه میدونین کی فهمیدم؟
+ کی؟
$ وقتی با دوستم رفتم کافه لاته سفارش دادم با چایی :))
₩ 🤣🤣 ( وقتی با کمبود دیالوگ مواجه میشی : )
+ راستی کی تورو دزدید
$ راستش دزدیده نشدم گم شدم
+ ها؟
+ نکنه رفتی ...
₩ دقیقا
+ بزار حدس بزنم . رفتی اونجا و با یونگی آشنا شدین و با هم فرار کردین ؟ و اون راجب من بهت گفت؟
$ دقیقا همینی که گفتی
+ مطمئنم خیلی ترسیدی
$ هوم آره
$ اه ... راستی رئیس یادتونه عاشق یه دختری توی شرکت شدین؟ چی شد خلاصه بهش گفتین؟
لبخند هوسوک به کل خشک شد
+ اون ... اون به قتل رسیده
$ چ چی؟
₩ هوسوک 😳
+ بله؟
₩ مریم خونین .... نامزد جه ییه ! لی سوهو ام رئیسه !
+ چ چی چی داری میگی؟
₩ چیزی که دیدمو
+ امکان نداره
$ اهم اهم بس کنید
$ یونگی چه حسی داری ؟
₩ آزادی مطلق ! فقط دلم میخواد کل کره رو بگردم ، البته نه تنهایی میخوام با کسی که سالها دلم واسش پر میزد برم :]
+ منم همینطور :)
$ خوشحالم که تونستم به آرزوت برسونمت 😆
₩ واقعا از ته دلم ازت ممنونم جه یی تو زندگیمو نجات دادی 🥺
$ منم ممنونم :)
.
.
.
پایان خوش بهترین چیز توی دنیاست
اما داستان اونها تموم نشده!
ما نمیدونیم این سه دوست چه آینده ای دارن
هیچکس از آینده خبرنداره ...
the end :]
دید یونگی :
از استرس نمیدونستم چیکا کنم
$ رئیس جانگ !
با حرفش از جام پریدم
یهو منو با پاش شوت کرد پشت بوته
$ * تعظیم * سلام رئیس
+ سلامم حالت خوبه ؟ چرا انقدر زخمی ای ؟
$ راستش منو دزدیده بودن
$ میخواستم یه شخصی رو نشونتون بدم
+ جانم؟
$ بیا بیرون
خودش اومد پیشم و اشاره زد که برم
با پاهای لرزون جلوش ایستادم و سرمو آروم بالا آوردم
این همون پسریه که سالها پیش گمش کردم؟
این واقعا همونه؟
+ ی یو یونگی؟ خودتی هیونگ ؟
رفتم جلوتر و صورتشو قاب گرفتم
₩ آره خودمم بالخره آزاد شدم نارنگی من :)
دیگه مکثی نکردم و سفت بغلش کردم
+ هیونگگ خیلی دلم برات تنگ شده بوددد😭😭😭
₩ منم همینطور نارنگی 😭😭😭
موهای ابریشمیشو نوازش کردم
$ هنوز مثل قبلا بغلت گرمه
₩ بغل من همیشه واسه تو گرمه :)
بالخره از بغلش بیرون اومدم
₩ حالت خوبه؟
+ عالیم 🥺
₩ همه چی خوب پیش میره دیگه؟
+ آره
₩ شنیدم مدیر شرکتی
+ اوهوم
₩ کی به اینجا رسیدی توو
لپاشو کشیدم
+ 😂😂😂
+ ببخشید که اون موقع ولت کردم واقعا معذرت میخوام قول میدم واست جبرانش کنم
₩ اشکالی نداره نارنگی مهم اینه الان پیشتم
+ اوهوم ، عا راستی جه یی ...
₩ رف اون پشت
$ خب شیرین و فرهاد عزیز اگه اجازه هس بیام؟
₩ بیا 😂
جه یی بیرون اومد
$ خب حالا که بعد مدت ها همو دیدین نظرتون چیه بریم یه کافه و یه دل سیر حرف بزنید؟
+ ایده خوبیع
* in the coffee shop
$ یه چی بگم بخندین؟
₩ بگو
$ من قبلا نمیدونستم لاته چیه میدونین کی فهمیدم؟
+ کی؟
$ وقتی با دوستم رفتم کافه لاته سفارش دادم با چایی :))
₩ 🤣🤣 ( وقتی با کمبود دیالوگ مواجه میشی : )
+ راستی کی تورو دزدید
$ راستش دزدیده نشدم گم شدم
+ ها؟
+ نکنه رفتی ...
₩ دقیقا
+ بزار حدس بزنم . رفتی اونجا و با یونگی آشنا شدین و با هم فرار کردین ؟ و اون راجب من بهت گفت؟
$ دقیقا همینی که گفتی
+ مطمئنم خیلی ترسیدی
$ هوم آره
$ اه ... راستی رئیس یادتونه عاشق یه دختری توی شرکت شدین؟ چی شد خلاصه بهش گفتین؟
لبخند هوسوک به کل خشک شد
+ اون ... اون به قتل رسیده
$ چ چی؟
₩ هوسوک 😳
+ بله؟
₩ مریم خونین .... نامزد جه ییه ! لی سوهو ام رئیسه !
+ چ چی چی داری میگی؟
₩ چیزی که دیدمو
+ امکان نداره
$ اهم اهم بس کنید
$ یونگی چه حسی داری ؟
₩ آزادی مطلق ! فقط دلم میخواد کل کره رو بگردم ، البته نه تنهایی میخوام با کسی که سالها دلم واسش پر میزد برم :]
+ منم همینطور :)
$ خوشحالم که تونستم به آرزوت برسونمت 😆
₩ واقعا از ته دلم ازت ممنونم جه یی تو زندگیمو نجات دادی 🥺
$ منم ممنونم :)
.
.
.
پایان خوش بهترین چیز توی دنیاست
اما داستان اونها تموم نشده!
ما نمیدونیم این سه دوست چه آینده ای دارن
هیچکس از آینده خبرنداره ...
the end :]
۲۳.۷k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.