زهر ریختم در فنجان اش ، لبخند که زد ؛
زهر ریختم در فنجاناش ، لبخند که زد ؛
گفتم : قهوهات سرد شدہ ، بگذار عوضش کنم .
گفتم : قهوهات سرد شدہ ، بگذار عوضش کنم .
۲.۹k
۲۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.