از آن روز این خانه ویرانه شد
از آن روز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم
بسوزد گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگی است
دوصدبار مردن به از زندگیست
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم
بسوزد گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگی است
دوصدبار مردن به از زندگیست
۳.۷k
۲۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.