شکیلا محمد اصفهانی بزارگوارن موسیقی 🌺
🎶❤شعرگله عاشق
آتشی زدشب هجرم به دل وجان که مپرس
آن چنان سوختم ازآتش هجران که مپرس
گله ئی کردم وازیک گله بیگانه شدی
آشنایاگله دارم زتوچندان که مپرس
مسئدمصرتراای مه کنعان که مرا
ناله هائی است دراین کلبه احزان که مپرس
سرونازگرم ایئگونه کشتی پای ازسر
منت آنگونه شوم دست به دامان که مپرس
گوهرعشق که دریاهمه ساحل بئمود
آخرم دادچنان تخته به طوفان که مپرس
عقل خوش گفت چودرپوست نمی گنجیدم
که دلی بشکندآن پسته خندان که مپرس
بوسه برلعل لبت بادحلال خط سبز
که پلی بسته به سر چشمه حیوان که مپرس
این که پروازگرفته است همای شوقم
به هواداری سرویست خرامان که مپرس
دفترعشق که سرخط همه شوق است و امید
آیتی خواندمش ازیاس به پایان که مپرس
شهریارادل ازاین سلسله مویان برگیر
که چنانچم من ازاین جمع پریشان که مپرس 🖇
آتشی زدشب هجرم به دل وجان که مپرس
آن چنان سوختم ازآتش هجران که مپرس
گله ئی کردم وازیک گله بیگانه شدی
آشنایاگله دارم زتوچندان که مپرس
مسئدمصرتراای مه کنعان که مرا
ناله هائی است دراین کلبه احزان که مپرس
سرونازگرم ایئگونه کشتی پای ازسر
منت آنگونه شوم دست به دامان که مپرس
گوهرعشق که دریاهمه ساحل بئمود
آخرم دادچنان تخته به طوفان که مپرس
عقل خوش گفت چودرپوست نمی گنجیدم
که دلی بشکندآن پسته خندان که مپرس
بوسه برلعل لبت بادحلال خط سبز
که پلی بسته به سر چشمه حیوان که مپرس
این که پروازگرفته است همای شوقم
به هواداری سرویست خرامان که مپرس
دفترعشق که سرخط همه شوق است و امید
آیتی خواندمش ازیاس به پایان که مپرس
شهریارادل ازاین سلسله مویان برگیر
که چنانچم من ازاین جمع پریشان که مپرس 🖇
۹.۶k
۱۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.