یک روز به زیارتت می آیم و دلم را به پنجره ی فولادیت می بن
یک روز به زیارتت میآیم و دلم را به پنجرهی فولادیت میبندم و منتظر میمانم تا نگاهم کنی یا امام رضا
گریه بهانه ای است که عاشق ترم کنی
شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی
آقای من! کلاغ به دردت نمی خورد!؟
از راه دورآمده ام باورم کنی
زشتم قبول بچه آهو که نیستم
باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی
دل من گم شد، اگر پیدا شد؛
بسپارید امانات رضا…
و اگر از تپش افتاد دلم ،
ببریدش به ملاقات رضا…
از رضا خواسته ام تا شاید بگذارد که غلامش بشوم .،
همه گفتند محال است ولی…،
دلخوشم من به محالات رضا…
سلامتی همه اوناییکه دلتنگ حرم امام رضا هستن ولی مجبورا از را دور سلام بدن
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
گریه بهانه ای است که عاشق ترم کنی
شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی
آقای من! کلاغ به دردت نمی خورد!؟
از راه دورآمده ام باورم کنی
زشتم قبول بچه آهو که نیستم
باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی
دل من گم شد، اگر پیدا شد؛
بسپارید امانات رضا…
و اگر از تپش افتاد دلم ،
ببریدش به ملاقات رضا…
از رضا خواسته ام تا شاید بگذارد که غلامش بشوم .،
همه گفتند محال است ولی…،
دلخوشم من به محالات رضا…
سلامتی همه اوناییکه دلتنگ حرم امام رضا هستن ولی مجبورا از را دور سلام بدن
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
۱۱۸.۱k
۱۳ مهر ۱۴۰۰