چیزی از فرقِ سرش به سرعت پایین آمد.
چیزی از فرقِ سرش به سرعت پایین آمد.
از چشمهایش بیرون زد.
گلویش را خراشید و توی دلش فرو ریخت.
این شکلِ طبیعیِ چیزی بود، که بعدها
فهمید غصه است.
-فریباوفے🎙
از چشمهایش بیرون زد.
گلویش را خراشید و توی دلش فرو ریخت.
این شکلِ طبیعیِ چیزی بود، که بعدها
فهمید غصه است.
-فریباوفے🎙
۴۲۰
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.