ای شب برو که دگر از تو خسته ام
#ای_شب_برو_که_دگر_از_تو_خسته_ام
دیگر هوای سرد دلم را شکسته ام
امشب زمین خسته ی دستان آرزو
با شاخ گل به نوازش نشسته ام
رنگ طمع نشسته به دامانِ روزگار
من در کمین قطره سنبل چو هسته ام
ای شب برو که صدا می زنم به صبح
آه دلم به خانه خورشید بسته ام
دیگر من آن پرنده آواره نیستم
از هفت خان رستم ایام رسته ام...
دیگر هوای سرد دلم را شکسته ام
امشب زمین خسته ی دستان آرزو
با شاخ گل به نوازش نشسته ام
رنگ طمع نشسته به دامانِ روزگار
من در کمین قطره سنبل چو هسته ام
ای شب برو که صدا می زنم به صبح
آه دلم به خانه خورشید بسته ام
دیگر من آن پرنده آواره نیستم
از هفت خان رستم ایام رسته ام...
۴.۱k
۱۷ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.