♪♪♪♪
♪♪♪♪
من در آغوش گمشدگانم...
کَس ندارم که بخواهد درک کند...
چه کنم که در اوج دنیایی فرا تر از دنیای زیرین ام...
چه کسی میتواند تحمل کند؟...
خدا میداند و من که چرا...
چرا باید آنقدر فراموش شده و گمشده باشم....
آشفته ام چون یک جنگل سوزان...
او تنها الهه زجر است که قلب مرا آشفته کرد و رفت...
من یک انسان انتزاعی ام تمام شد و رفت...
آن نبود که ببیند من چقدر نابود شده ام...
هیچکس برای نجات من نیامد...
چون کسی از درد من خبر نداشت...
دل پاکی چون فرشته...
چرا باید پیش دلی چون کلاغ سیاه باشد...
او پاک تر از آب برکه آن دنیا بود...
تا اینکه با یک انس چون خاک جهنم آشنا شد...
دل او شکست و دل این آدم سیاه دل درد بیشتری را حمل کرد...
من در جهان سیاهی گم شده ام...
نمیخواهم کمک
چون اینجا جای من است....
.
.
.
.
.
.
#کپینکنعشقم!
من در آغوش گمشدگانم...
کَس ندارم که بخواهد درک کند...
چه کنم که در اوج دنیایی فرا تر از دنیای زیرین ام...
چه کسی میتواند تحمل کند؟...
خدا میداند و من که چرا...
چرا باید آنقدر فراموش شده و گمشده باشم....
آشفته ام چون یک جنگل سوزان...
او تنها الهه زجر است که قلب مرا آشفته کرد و رفت...
من یک انسان انتزاعی ام تمام شد و رفت...
آن نبود که ببیند من چقدر نابود شده ام...
هیچکس برای نجات من نیامد...
چون کسی از درد من خبر نداشت...
دل پاکی چون فرشته...
چرا باید پیش دلی چون کلاغ سیاه باشد...
او پاک تر از آب برکه آن دنیا بود...
تا اینکه با یک انس چون خاک جهنم آشنا شد...
دل او شکست و دل این آدم سیاه دل درد بیشتری را حمل کرد...
من در جهان سیاهی گم شده ام...
نمیخواهم کمک
چون اینجا جای من است....
.
.
.
.
.
.
#کپینکنعشقم!
۷.۳k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.