گفت اینقدر مهربون نباش ، گفتم: این تنها داراییِ ارزشمند م
گفت اینقدر مهربون نباش ، گفتم: این تنها داراییِ ارزشمند منه، تنها چیز با ارزشی که میتونم اون روبه آدما بدم و تموم نشه.
گفت اینقدر مهربون نباش و گفتم: من بهخاطر خودم مهربونم. این نیازیست که در من میجوشه و من نیاز دارم مهربون باشم. گاهی بدون دلیل غمگینم و هیچ چیزی منو خوشحال نمیکنه و به محض اینکه با کسی رفتار خوشایندی دارم، به کسی لبخند میزنم یا حال کسی روخوب میکنم، خوب میشم.
گفت اینقدر مهربون نباش و گفتم: میمیرم؛
من اگر مهربون نباشم، اگر به آدما لبخند نزنم،اگر سعی نکنم حال کسی را خوب کنم، میمیرم.
گفت اینقدر مهربون نباش و گفتم: من بهخاطر خودم مهربونم. این نیازیست که در من میجوشه و من نیاز دارم مهربون باشم. گاهی بدون دلیل غمگینم و هیچ چیزی منو خوشحال نمیکنه و به محض اینکه با کسی رفتار خوشایندی دارم، به کسی لبخند میزنم یا حال کسی روخوب میکنم، خوب میشم.
گفت اینقدر مهربون نباش و گفتم: میمیرم؛
من اگر مهربون نباشم، اگر به آدما لبخند نزنم،اگر سعی نکنم حال کسی را خوب کنم، میمیرم.
۲.۶k
۰۴ آذر ۱۴۰۳