دوست داشتنت زيبا ترين حس دنياست...
دوست داشتنت زيبا ترين حس دنياست...
برای دوست داشتنت نيازی به اجازه ی پدرم نيست...
و نه حتی تاييد مادرم...
برای دوست داشتنت لزومی ندارد...
به نداشته هايت فكر كنم...
به اينكه نمی توانی خواسته هايم را برآورده كنی...
برای دوست داشتنت مقايسه لازم نيست...!
چون نمی خواهم انتخابت كنم...
فقط می خواهم دوستت بدارم...!
برای دوست داشتنت همين كه چشمانم را ببندم...
و كنارت راه بروم كافيست...
بدون هيچ لمس و آغوشی...!
برای دوست داشتنت همين كه دير به دير در كنارت،
هوای بهار را نفس بكشم و
قلبم را گرم كنم كافيست...
همين كه كنارت،با فاصله،قدم بزنم و...
شكوفه ها را متر كنم،
ببينم كه نگاهم می كنی و ميخندی،كافيست...!
برای دوست داشتنت...
چيز زيادی لازم ندارم...!
چون فقط ميخواهم دوستت داشته باشم...
مثل همين ارتفاع...!
مثل چراغ های روشنِ بی كسی شهرم...
تو فقط با همه ی نداشتن ها و دور بودن هايت بخند...
تو ساده ترين اتفاق زندگی ام هستی...!
نمی خواهم داشته باشمت...
فقط می خواهم دوستت بدارم...!
تو واقعی ترين انتخاب من بودی...
در تمام سال های منطقی بودنم...
انگار اين بهار آمد...
كه فقط تو را دوست بدارم...
دوستت دارم...
مثل بارانی كه بی وقفه باريد...
مثل بهار و شكوفه هايش...
مثل قدم هايت وقتی از من دور می شدی...
دوستت دارم...!
همين...!
#مخاطب#خاصم
برای دوست داشتنت نيازی به اجازه ی پدرم نيست...
و نه حتی تاييد مادرم...
برای دوست داشتنت لزومی ندارد...
به نداشته هايت فكر كنم...
به اينكه نمی توانی خواسته هايم را برآورده كنی...
برای دوست داشتنت مقايسه لازم نيست...!
چون نمی خواهم انتخابت كنم...
فقط می خواهم دوستت بدارم...!
برای دوست داشتنت همين كه چشمانم را ببندم...
و كنارت راه بروم كافيست...
بدون هيچ لمس و آغوشی...!
برای دوست داشتنت همين كه دير به دير در كنارت،
هوای بهار را نفس بكشم و
قلبم را گرم كنم كافيست...
همين كه كنارت،با فاصله،قدم بزنم و...
شكوفه ها را متر كنم،
ببينم كه نگاهم می كنی و ميخندی،كافيست...!
برای دوست داشتنت...
چيز زيادی لازم ندارم...!
چون فقط ميخواهم دوستت داشته باشم...
مثل همين ارتفاع...!
مثل چراغ های روشنِ بی كسی شهرم...
تو فقط با همه ی نداشتن ها و دور بودن هايت بخند...
تو ساده ترين اتفاق زندگی ام هستی...!
نمی خواهم داشته باشمت...
فقط می خواهم دوستت بدارم...!
تو واقعی ترين انتخاب من بودی...
در تمام سال های منطقی بودنم...
انگار اين بهار آمد...
كه فقط تو را دوست بدارم...
دوستت دارم...
مثل بارانی كه بی وقفه باريد...
مثل بهار و شكوفه هايش...
مثل قدم هايت وقتی از من دور می شدی...
دوستت دارم...!
همين...!
#مخاطب#خاصم
۲.۰k
۱۹ مهر ۱۴۰۳