مال من باش ماه زیبا
پارت 13
از زبان لیا
کوک گفت واسه هم بلید گرفتم تا 2 ساعت دیگه باید فرود گاه باشیم
لیا= .واسه شوگا گرفتین
شوگا= من چرا بیام
لیا= بیا
شوگا== باشه
از زبان لیان
داشتم توی پاد میکشیدم و کتاب میخوندم
که صدای تفنگ آمد رفتم تفنگ برداشتم دیدم یک یا روی دم دره داره. سلام میکنه منم بهش تیر زدم یک دفعه ۳ تا بمب آمد توی خونه باسرعت به نامجون
زنگ زدم
نامی = بله شما
لیان= منم لیان نامی کمک
نامی = چیشده
لیان = من توی پاریس هستم به خونم حمل شده کمک دادا بوق بوق
چشمام سیاهی رفت
چند ساعت گذشت
بیدار شدم. دیدم توی خونه درحال آتیش گرفتم
از زبان نامی
رسیدم پاریس گوشیش نشون داد خونش کجاست. رفتیم طرف خونه خونه درحال آتیش گرفتم بود
جین = نامی تو نمیتونی
نامی= نه میرم
دویدم ته هم همرام بود وشوگا
سه نفر باهم = لیان لیان
لیان= داداش
نامی = لیان خوبی
بعد لیان بغل استایل کردم بردمش بیرون
نامی = خوبی لیان
ته = عشقم خوبی زندگیم
لیان = اون یکی کو
لیسا = بله
لیان= من خوبم عشق هام
سه نفر بغلش کردیم
جیمین == من خونه گرفتم بیان
هم باهم رفتیم طرف خونه رسیدم لیان گذاشتم روی تخت پیش نشستم
نامی = جین بیا
جین = بله
نامی = بیا داخل درو ببند.
جین درو بست کنارم نشست
نامی = لیان
لیان= بله داداش
نامی = من عشق زندگیم پیدا کردم
لیان= کی که اخلاق سگ بودنت رو دوست داره یا پیش اون آرومی داداش
نامی = کنار دست هست
لیان جین نگاه کرد
لیان = این
نامی = اره
لیان. = نگاه کن این اخلاق خیلی سگی داره. نه باید نزدیک کسی بشی خیلی اخلاق بدی داره
جین = اهم اهم نامی بای
نامی = کجا بیا. ببینم تورو بچه
از زبان { lili}
نامی جین بغل کرد که در نره بعد بردش توی اتاق خودش
نامی = از دست من در میری
از زبان لیا
کوک گفت واسه هم بلید گرفتم تا 2 ساعت دیگه باید فرود گاه باشیم
لیا= .واسه شوگا گرفتین
شوگا= من چرا بیام
لیا= بیا
شوگا== باشه
از زبان لیان
داشتم توی پاد میکشیدم و کتاب میخوندم
که صدای تفنگ آمد رفتم تفنگ برداشتم دیدم یک یا روی دم دره داره. سلام میکنه منم بهش تیر زدم یک دفعه ۳ تا بمب آمد توی خونه باسرعت به نامجون
زنگ زدم
نامی = بله شما
لیان= منم لیان نامی کمک
نامی = چیشده
لیان = من توی پاریس هستم به خونم حمل شده کمک دادا بوق بوق
چشمام سیاهی رفت
چند ساعت گذشت
بیدار شدم. دیدم توی خونه درحال آتیش گرفتم
از زبان نامی
رسیدم پاریس گوشیش نشون داد خونش کجاست. رفتیم طرف خونه خونه درحال آتیش گرفتم بود
جین = نامی تو نمیتونی
نامی= نه میرم
دویدم ته هم همرام بود وشوگا
سه نفر باهم = لیان لیان
لیان= داداش
نامی = لیان خوبی
بعد لیان بغل استایل کردم بردمش بیرون
نامی = خوبی لیان
ته = عشقم خوبی زندگیم
لیان = اون یکی کو
لیسا = بله
لیان= من خوبم عشق هام
سه نفر بغلش کردیم
جیمین == من خونه گرفتم بیان
هم باهم رفتیم طرف خونه رسیدم لیان گذاشتم روی تخت پیش نشستم
نامی = جین بیا
جین = بله
نامی = بیا داخل درو ببند.
جین درو بست کنارم نشست
نامی = لیان
لیان= بله داداش
نامی = من عشق زندگیم پیدا کردم
لیان= کی که اخلاق سگ بودنت رو دوست داره یا پیش اون آرومی داداش
نامی = کنار دست هست
لیان جین نگاه کرد
لیان = این
نامی = اره
لیان. = نگاه کن این اخلاق خیلی سگی داره. نه باید نزدیک کسی بشی خیلی اخلاق بدی داره
جین = اهم اهم نامی بای
نامی = کجا بیا. ببینم تورو بچه
از زبان { lili}
نامی جین بغل کرد که در نره بعد بردش توی اتاق خودش
نامی = از دست من در میری
۳.۲k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.