خواب یا واقعیت؟ 💚

خواب یا واقعیت؟ 💚
پارت ۲۱ 🙂
در پارت قبل خوندید داشتیم بستنی میخوردیم که پستچی در زد و ....جین که هنوز بستنیش رو باز نکرده بود در رو باز کرد😌
پستچی : با یونا خانم کار داشتم هستش؟
قبل از اینکه جین صدام بزن خودم بلند شدم رفتم و گفتم : بله منم ✨
پستچی : این نامه از کمپانی هایب مال شماس فقط اینجارو امضا کنید🙂
من امضا کردم بعدش که رفت گفتم : ععررر یعنی چی؟ 🥲🌜
ته یونگ و همه اومدن پشت سرم شروع کردن شعار دادن بازش کن بازش کن 😌
من بازش کردم نوشته بود💌
با سلام خانم یونا
این نامه رو از کمپانی haybe یا همون big hit فرستادیم شما در تاریخ..... تست دادین و ما بعد از چند هفته برسی تصمیم گرفتیم شما رو به عنوان یک ایدل از کمپانی قبول کنیم
با تشکر 📝
من : oh my ggggooooodddddddd😭😭
و خودم و پرت مردم تو بغل ته و ته من و محکم بغل کرد و چرخوندم بعدش لیسا و همه رو بغل کردم 🫂
همشون با هم : تبریک میگیم پیشی 🫂✨
من : خب الان چی میشه؟
ته دستم و گرفت و بعدشم جونگ کوک دنبالمون اومد ته گفت : الان میریم هایب خودت از رییس بپرس 😉
من : تننکک 🌜
وقتی رسیدیم با راهنمایی ته کوک رفتم پشت در اتاق رییس و در زدم و در باز شد و....،
ادامه تو پارت بعد 😗
پارت بعد = ۲۰ لایک